728 x 90

مسعود رجوی - پیام شماره ۱۷ - شورش ادامه دارد - تنها جواب شیخ، آتش آتش شعله برکش

پیام شماره ۱۷مسعود رجوی - شورش ادامه دارد - تنها جواب شیخ، آتش آتش شعله برکش
پیام شماره ۱۷مسعود رجوی - شورش ادامه دارد - تنها جواب شیخ، آتش آتش شعله برکش

استراتژی ظفرنمون ارتش آزادی در کانونها و محله‌ها و شهرهای شورشی محک خورد

مردم و مقاومت ایران با بهای سنگین و خونین به جهشی عظیم و بازگشت‌ناپذیر دست یافتند

این بیمه‌نامه ما در تحولات آینده است

سلام بر شیراز پایتخت شورش

 

راستی از دیدن صحنه‌های شقاوت و قساوت با تیر و تبر بر پیکر فرزندان بی‌سپر این خلق مظلوم و ستمدیده چه حال و روزی دارید؟ آیا چشمی هست که نگرید و دل و جگری هست که نسوزد؟

گزمه‌ها و دژخیمان شیخ دست و پای فرزندان برومند این مرز و بوم را گرفته بر زمین می‌کشانند و سپس در لُجّــه‌ی خون ‌می‌اندازند.

راستی که از خون جوانان وطن لاله دمیده و آمار شهیدان و مجروحان هر روز که می‌گذرد بالاتر می‌رود.

 

×××××

 

یک «کارشناس خبره امنیتی» رژیم می‌گوید که « شهر شیراز در کنار تهران، اصفهان، تبریز و اهواز دارای بیشترین سطح تحرکات گسترده اشرار و مرتبطان منافقین بوده» و «تهران، تبریز و اصفهان در مقایسه با آمارهای موجود در رتبه دوم از نظر میزان گسترش اغتشاش» قرار داشته‌اند.

«کارشناس حوزه امنیت» رژیم اضافه می‌کند: «حجم سنگین خسارات وارده به بانکها، پمپ بنزینها و تأسیسات شهری، تعداد نقاط درگیری و طراحی برای فلج کردن شهر شیراز از طریق بستن شاهراههای حیاتی، دسترسی شیراز به خارج شهر بسیار خطرناک و گسترده‌تر از سایر شهرهای کشور بوده است».

اگر این‌طور است، «خوشا شیراز و وضع بی‌مثالش» که به‌گفته حافظ «خال رخ هفت کشور» است. نگاه کنید، این شیراز و مواضع آتش و اینهم مثال شهر شورش با شعارهای «مرگ بر اصل ولایت فقیه»، «مرگ بر خامنه‌ای»، «مرگ بر دیکتاتور» با ماشینهای سوخته نیروی سرکوبگر انتظامی و فریادها و گزارشهای مردمی درباره تسخیر محله‌ها و شهرکها در سراسر شیراز.

 

×××××

 

همان کارشناس امنیتی رژیم اذعان کرده است که «در سایر شهرها تعدادی از نیروها در عملیات آرامسازی به‌ شهادت رسیدند» (بخوانید تلف شدند). اما در شیراز به‌گفته او «جامعه امنیتی، انتظامی و نیروهای مسلح» رژیم توانسته‌اند طی ۴۸ساعت «برای جمع‌آوری اغتشاشات و عملیات آرامسازی یک رکورد بی‌نظیر» باقی بگذارند. می‌گوید: «اقتدار نیروهای انتظامی، سپاه و بسیج و همکاری با مجموعه اداره کل اطلاعات در مجموع باعث شد شهر شیراز از یک خطر بسیار جدی مصونیت پیدا کند و... با دستگیری لیدرهای اصلی جریان مرتبط با منافقین و دستگاههای امنیتی غربی و سعودی آرامش و امنیت به‌طور کامل در استان فارس و شهر شیراز محقق شود».

 

۱-این‌که گفت «خطر بسیار جدی» بوده کاملاً درست است. کم می‌گوید که زیاد نمی‌گوید. در روز اول و دوم قیام در شیراز دست کم ۱۲۰مرکز و مقر بسیج و نیروی انتظامی و حوزه‌های جهل و جنایت و پادگان و بانک و پمپ بنزین‌ توسط مردم و جوانان انقلابی و شورشگر درهم کوبیده شده است. در یک‌کلام این شیراز، شیراز قبلی نیست. شیراز در این قیام پیشتاز و پایتخت شورش و سرنگونی است. برای دو روز به‌طور عمده در دست مردم و جوانان شورشگر بود.

یکی از دلیران گفت: در شیراز دیگر ریشه آخوندها زده شد. آنها به‌شدت ترسیده‌اند و دنبال راه فرار و سوراخ موش هستند. سلاحهای چند کلانتری و یک پادگان در دست مردم است. کاسه صبر مردم لبریز شده. این «انقلاب گرسنگان» است و با کسی شوخی ندارد. مردم حساب ۱۵بسیجی را رسیدند. انقلابیون می‌جنگند و مادران برایشان ساندویچ بسته‌بندی می‌کنند. در شیراز دیگر کسی نمی‌ترسد.

سلام بر شیراز و سرزمین فارس که هم‌چون کوروش کبیر در برابر وحوش و یأجوج و مأجوج ولایت سد بست.

 

۲-این‌که کارشناس امنیتی رژیم گفت «جامعه امنیتی، انتظامی و نیروهای مسلح» ولایت فقیه «در عملیات آرامسازی یک رکورد بی‌نظیر» در وحشیگری و جنایت علیه بشریت برجا گذاشته‌اند، اینهم درست است. آمار بازداشت و دستگیری در شیراز بیش از ۱۱۰۰تن است. آمار شهیدان را اغلب مردم حداقل ۱۰۰نفر می‌دانند و پیکرها را به چشم دیده‌اند و بیمارستانها مملو از مجروحان بود. پاسداران و اطلاعاتی‌ها علاوه برهمه مجروحان، اجساد شهیدان را هم از سردخانه‌ها مثل بیمارستان نمازی با خود بردند.

 

۳-نسبت دادن رزم‌آوران ارتش آزادی به «دستگاههای امنیتی غربی و سعودی» یاوه‌گویی اطلاعات آخوندی است. دستگاههای امنیتی غربی کجا و از چه موقع در فکر سرنگونی رژیم و آزاد کردن محله‌های شیراز بوده‌اند؟! عربستان سعودی هم اگر می‌توانست به حملات موشکی و پهپادی رژیم به تأسیسات نفتی خودش و به سلسله حملات زنجیره‌یی به فرودگاهها و شهرهایش، پاسخی درخور می‌داد. ناراحتی رژیم از این کشور، جدای از بحث منطقه و آمریکا، عمدتاً به‌خاطر حمایت از برخی گروه‌های قومی و حمایت و پوشش تبلیغاتی برای بقایای شاه و ریزشی‌های شیخ است و البته در این میان اطلاعات آخوندها به‌وضوح کار کرد و نفوذ عوامل خود را دارد تا درباره تأمین هزینه‌های مجاهدین توسط عربستان سعودی داستانسرایی و یاوه‌گویی کنند.

 

مزدوران خدابنده و مصداقی-تلویزیون ایران اینترنشنال ۹تیر ۹۷همزمان با توطئه تروریستی رژیم در ویلپنت

مصداقی: در طول لااقل سه دهه گذشته مشخصاً عربستان سعودی و کشورهای حوزه خلیج‌فارس بخشی از هزینه‌های مجاهدین را تأمین کردند...

خدابنده: من سه تا کامیون طلا، من خودم از ریاض آوردم...

- چه زمانی بود دقیقاً این‌که می‌فرمائید؟

خدابنده:  کمی قبل از جنگ اول خلیج، یعنی اون موقع که تازه شکرآب شده بود رابطه [مجاهدین] با صدام... هنوز ولی بد نشده بود تا اون حد، رابطه با عربستان بوده! پول همین الآن هم می‌رسه!... باز من برمی‌گردم به این مسأله که ایشون [مصداقی] هم گفتند...

 

×××××

 

۴-خوشا که شیراز تنها نبود بلکه در قلهٔ آتشفشانها و سلسله جبال بیش از ۱۷۰شهر قرار داشت. از بهبهان و ماهشهر و اسلام شهر و مریوان تا فردیس و شهریار.

دلاوران شهریار در همان ابتدا دوربینهای کنترلی دشمن را منهدم کردند و در همان دو روز اول ۱۳۵فقره اماکن و مراکز و تجهیزات رژیم را درهم کوبیدند از جمله مجسمه انگشتر خمینی ملعون، ۱۰مرکز بسیج و انتظامی با ۵۰خودروی آنها، ۴حوزه جهل و جنایت، ۵۰شعبه چپاول و غارت و ۲۰پمپ‌بنزین مضافاً بر شهرداری رژیم و اتاق تاجران ولایت.

 

شورشگران در برابر شلیک یکان ویژه که شاهدان می‌گویند لااقل ۳۰شهید و ۹۰مجروح باقی گذاشته، سینه سپر کردند. هم‌چنین بیش از ۲۰۰نفر دستگیر شدند.اما بقیه با دفاعی جانانه در بالاترین تراز جنگهای شهری، ولی با دست خالی، شماری از مزدوران دشمن را خلع‌سلاح کردند و برخی را در صحنه کیفر دادند. آنگاه درگیری بین مردم و قوای دشمن به تمام مناطق شهریار در خادمآباد و نصیرآباد و اسدآباد و شاهدشهر گسترش یافت. آمار و ارقام دقیق را نمی‌دانم اما به یقین، اکثریت مردم به‌رغم سرما و برف، به صحنه آمدند و از فرزندان شورشگر خود که بسیاری از آنها زیر ۲۰سال داشتند، حمایت کردند.

راستی که شهریار آئینه تمام نمای یک شهر شورشی و برای همیشه نماد حماسه و پایگاه ارتش آزادی شد.

 

×××××

 

۵-اکنون بگذارید دشمن خود و مزدوران و متحدانش را با خرافهٔ «آرامسازی» و این‌که گوئیا از قیام در شیراز و دیگر شهرها «مصونیت» پیدا کرده تسکین بدهد و تخدیر کند.

دیروز پاسدار فدوی جانشین سرکرده سپاه خامنه‌ای گفت: «توطئه خیلی بزرگی بود، اما در ۴۸ساعت جمع شد... دنیا نمی‌تواند تصور کند که چگونه این توطئه در این مدت کوتاه جمع شد». به‌گفته او همه دستگیر ‌شدگان «به صراحت اعتراف دارند که مزدور آمریکا و منافقین هستند» و «سیستم قضایی کشور آنها را به اشد مجازات می‌رساند».

 

اولاً-این را درست می‌گوید که کار خیلی بزرگی بود. اما مردم ایران از خمینی و خامنه‌ای و دم و دنبالچه‌ها نپذیرفتند و نمی‌پذیرند که مجاهدین و کانون‌های شورشی مزدبگیر آمریکا باشند. وانگهی آمریکا در خط سرنگونی نیست که برای آن به ما پول بدهد. ۶۰۰میلیون دلار داراییها و اموالمان در اشرف و لیبرتی را که حاصل هزاران هزار ساعت کار مجاهدین طی ۳۰سال بود به حکومت دست‌نشانده عراق خیرات کرد. اطلاعیه‌های رسمی کمیساریای عالی پناهندگان ملل ‌متحد هم موجود است که از مجاهدین به‌خاطر این‌که همه هزینه‌های انتقال به آلبانی را خودشان دادند چند بار قدردانی کرده است.

 

ثانیاً- قیام و شورش برای سرنگونی و حاکمیت جمهور مردم ایران جمع شدنی نیست. به خلیفه و پاسدارانش باید گفت، زمان تکثیر و گسترش و پهن کردن کانونها و محله‌ها و شهرهای شورشی است، نه جمع کردن! آنچه در برنامه و دستور است، جمع کردن تمامیت نظام ولایت و اذناب آن است.

 

×××××

 

۶-دیروز هم‌چنین پاسدار شمخانی دبیر شورای عالی امنیت رژیم گفت ۳۴نفر از مجاهدین را دستگیر کرده که «در ارتباط با عربستان، اسراییل و انگلیس بودند».

و علاوه بر آن «یک شبکه وسیعی از کانال‌هایی که نه به اسم منافقین بلکه با خط و مشی منافقین عمل می‌کردند نیز شناساسی شدند...».

 

اولاً-لعنت بر دروغگو و هرآنکس که مدعیست ۳۴مجاهد مرتبط با عربستان و اسراییل و انگلیس را دستگیر کرده است. یا عجبا، مگر این مجاهدین تمام نشده بودند؟! حالا چه تعداد دوباره پیدا شدند که یک قلم ۳۴نفر از آنها در ارتباط با عربستان و اسراییل و انگلیس بودند؟!

ثانیاً-این کدام «خط و مشی» است که «یک شبکه وسیعی» از کانالهای آن شناسایی شدند؟! آیا این همان شبکهٔ خلق قهرمان و ارتش آزادی‌ستان نیست که با خط مشی سرنگونی عمل می‌کند؟!

 

به حرفهای دیروز آخوند دژخیم ذوالنور در همین رابطه گوش کنید. بسیار روشنگر است و ما را از هر گونه توضیح بی‌نیاز می‌کند. می‌گوید که رژیم فقط در روز یکشنبه ۲۶آبان در تهران ۱۴۷درگیری و در سراسر کشور هم در ۸۰۰نقطه درگیری داشته است.

 

 «دشمن طراحی کرده بود دیده بودند برای پایان دیماه و اوایل بهمن‌ماه که این بحران را در کشور درست کنند طراحی کرده بودند ما اطلاع داریم این اتفاقی که افتاد آن موضوع را جلو انداخت هول شدند و آمدند جلو از این بستر استفاده کردند خوب مقام معظم رهبری آب را ریخت روی آتش و این صف جدا شد ....

بندر ماهشهر سه تا شهرک آن را چنان بحرانی کردند که شهرک شهید چمران ماهشهر سنگربندی کرده بودند با تیربار با نیروهای مامی‌جنگیدند....

۹۰۰پمپ بنزین در کشور آتش زدند...

کسی دستگیر شد در اطراف بهارستان مسلح که محل اختفای ۵۰کلت را لو داد. یک پایگاه بسیج را ۵۰نارنجک اشک‌آور زدند تا بتوانند تسخیر کنند خوب اینها آموزش دیده بودند تیم‌های ۴نفر تا ۸نفره که اینها مأمور بودند خمیرهای خاصی داشتند وقتی به ستون یا دیوار می‌زدند دیوار را می‌شکافت ستون را از کار می‌اندازد تخریب می‌کرد تیم‌هایی که به‌شمار سه بتوانند قفل را بشکنند بروند تو، یک تیم می‌آمد این کارها را انجام می‌داد تیم بعدی می‌آمد کار بعدی را انجام می‌داد طرف می‌آمد در خیابان یک شعار را جلوی ماشین را می‌گرفت همین‌که چهل -پنجاه نفر جمع می‌شد جیم می‌شدند از داخل جمعیت می‌رفتند پایگاه بعدی را مثلاً ما روز یکشنبه فقط در تهران ۱۴۷تهران درگیری داشتیم با این‌که درگیریهایمان داخل تهران خیلی نکشید در سراسر کشور در یک روز ما ۸۰۰نقطه درگیری داشتیم که توان نیروها را تقسیم کنند اینها آموزش دیده بودند موتورسوارهای آنها خیلی‌ها مسلح بودند.

- اینها شناسایی شدند؟

ذوالنور : خیلی از آنها شناسایی شدند بخشی دستگیر شدند کشته‌سازی یکی از شگردهای اینها بود برای به هیجان درآوردن مردم خوب اتفاقاتی این جوری بود یک کلانتری که ۲۰۰ یا ۳۰۰قبضه بیشتر کمتر اسلحه تویش تسخیر کلانتریها را دنبال بودند اگر کلانتری تسخیر بشود و ۳۰۰-۴۰۰قبضه اسلحه بیفتد دست آدم‌های جانی اینجوری چه اتفاقی می‌افتد؟ و من اینجا اشاره کنم قطع اینترنت بعد از این تصمیم و فرمایشات مقام معظم رهبری بسیار کمک کرد که آن سازماندهی از قبل تهیه شده به هم بریزد و این آشوب جمع بشود» (آخوند ذوالنوری رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس رژیم -تلویزیون شبکه ۵رژیم -۳آذر ۹۸).  

 

×××××

 

۷-امروز هم نوبت پاسدار سلامی سرکرده سپاه خلیفهٔ ارتجاع بود. گوش کنید که چگونه پریشان احوال به پابوس آمده است:

 

-«باور کنید ما در یک جنگ بزرگ جهانی هستیم».

-«فتنه‌ای که در روزهای اخیر اتفاق افتاد حاصل همه شکستهای بزرگی بود که دشمن در صحنه‌های مختلف ظرف چهل سال... دریافت کرده بود او ماهها منتظر بود او نمی‌توانست حادثه بسازد اما منتظر ساختن یک حادثه بود تا از آن استفاده کند...بنزین فقط بهانه بود... دیدید وقتی به صحنه آمد همه جا را آتش می‌زد».

-«اما بدانید ما به شکل سریالی در همه صحنه‌ها با هدایت یک مرد الهی که امتداد امامت ائمه اطهار است یک پیشوای جانباز... او [خامنه‌ای] کسی است که در عمق دشمن... در عمق سرزمینهای تحت سلطه دشمنان نفوذ کرده... توسعه نفوذ انقلابش را هزاران کیلومتر آنطرف‌تر برده است».

-«من به‌عنوان یک پاسدار کوچک همه عشقم و آرزویم این است که به پای آرزوی شما ذبح شوم، قطعه قطعه شوم، نه یکبار بلکه چندین بار...»

-و سرانجام می‌گوید: «خاک کف پای همه شما را برای تبرک به‌صورتم می‌کشم، پاهایتان را می‌بوسم»

 

اولاً- راست می‌گوید که رژیم ضدتاریخی ولایت فقیه درگیر یک جنگ بزرگ جهانی با بشریت است. می‌خواهد چرخ تاریخ را به عقب برگرداند اما نمی‌تواند.

ثانیاً- درست می‌گوید که دشمن اصلی او یعنی خلق به جان آمده، همان ارتش گرسنگان، بیکاران، زنان، سرکوب شدگان و آزادی‌ستان، منتظر یک جرقه بود و هست و خواهد بود. این را از قبل هم گفته بودیم که در انتظاریم چرا که شرایط عینی برای سرنگونی و انقلاب دموکراتیک در ایران آماده و جوشان و خروشان است (اطلاعیه شماره ۱۲-۱۹فروردین ۹۸)

ثالثاً- چون کیسه رژیم خالیست و چیز دیگری در بساط ندارد کماکان صدور ارتجاع و عمق استراتژیک رژیمش در عراق و سوریه و لبنان را به رخ می‌کشد و می‌گوید خامنه‌ای کسی است که نفوذ رژیم را «هزاران کیلومتر آنطرف‌تر برده است»! غافل از این‌که اکنون«عمق استراتژیک» از پای بست لرزان و ویران شده است.بگذریم که توده مردم همیشه گفته‌اند «سوریه را رها کن فکری به‌حال ما کن». اما این بار خلق در زنجیر خود برخاسته تا خویشتن کار خود را چاره کند. کس نخارد پشت ما جز ناخن انگشت ما...

رابعاً-پاسدار پریشان احوال و در هم شکسته که روزگار وارفتگی ازهاری رئیس ستاد و نخست‌وزیر شاه را تداعی می‌کند، اکنون به پابوس آمده و آرزوی مرگی چندین باره می‌کند.

 

به نام نامی شهیدان و شکنجه‌شدگان از خرمشهر و اهواز و کرمان و جوانرود و بهبهان و شیراز و اصفهان تا شهریار و کرج و کرمانشاه و تهران و سراسر ایران، باشد که این آرزو برآورده شود.

آری دعاوی و کباده‌کشی‌های پیشین در قتل‌عام مجاهدین در اشرف اکنون بر باد رفته است.

 

پاسدار سلامی-تلویزیون رژیم ۱۶شهریور ۱۳۹۲پس از قتل‌عام مجاهدین در اشرف

-«یکی از اتفاقاتی که هفته گذشته افتاد و این اتفاق دارای اهمیت راهبردی بسیار وسیعی در تحولات آینده منطقه خواهد بود و ابعاد بسیار عظیمی داره این عملیات به‌دلیل تحت‌تأثیر و تحت‌الشعاع قرار گرفتن حمله احتمالی آمریکا به سوریه فرصت ظهور و بازتاب و انعکاس گسترده خبری پیدا نکرد همین حادثه حمله جوانان عراقی بود که در اردوگاه اشرف اتفاق افتاد».

-«این عملیات از لحاظ مقیاس تأثیر بسیار بزرگتر از عملیات‌هایی است که در حجمهای وسیعی است که در گذشته اتفاق افتاده،شاید بشه گفت که تأثیر راهبردی این عملیات در ادامه حیات منافقین بسیار بیش از تأثیر عملیات مرصاد است».

-«شما ملاحظه بفرمایید از ۱۷هزار شهید تروری که در چند روز گذشته یادواره تجدید از اونها برگزار شد ۱۶هزار نفر از این شهدای ترور توسط گروهک منافقین به‌ شهادت رسیدند، این درصد بسیار بالایی است».

-«عملیات‌های متعددی اینها انجام دادن که عملیات مرصاد که ازدید اونها فروغ جاویدان نامیده میشه، این عملیات بسیار سنگینی بود».

-«الآن شما به رفتار سرکرده این گروهک یعنی مسعود رجوی نگاه کنید. بعد از حدود هفت روز که از این حادثه گذشته، عدم هیچ‌گونه واکنشی از سوی سرکرده این گروهک همین امروز گمانه‌زنیها و فرضیه‌های متنوعی را ایجاد کرده. تحلیلهای مختلفی را به‌وجود آورده، یا این کشته شده، اسمش اعلام نمی‌شه».

-«سکوت یا نشانه بهت، حیرت و در واقع شرایط بسیار سخت روحی روانی یک سرکرده گروهک میتونه باشه، یا این‌که هلاکت او. چیزی غیر از این نمیتونه باشه».

-«به‌ اندازه قتل‌عام‌های ناشی از تهاجم هسته‌یی آمریکا به ناکازاکی و هیروشیما اینها کشته گرفتند از مردم ایران و عراق».

-«تحت عنوان انقلاب ایدئولوژیک، اینها همه زنان، یعنی همه همسران و شوهران را، همه خانواده‌ها را مجبور به طلاق اجباری کردند. و اینها همه حلقه‌های در واقع زناشویی خودشون را ریختند به پای مسعود رجوی... همه خانواده‌ها را متلاشی کردند».

-«شما دقیقاً واقف هستید که اینها بودند که با جاسوسی در محیط هسته‌یی ما یک فضای خیالی و موهومی و تصنعی در نظام بین‌الملل نسبت به فعالیت هسته‌یی ما ایجاد کردند و هرآنچه که امروز ملت ایران از تحریم از کاهش تعاملات جهانی و تأثیرات آن می‌بینه همه ناشی از خیانتی است که اینها به ملت ایران کردند».

-«آمریکا برای این‌که بتونه آلترناتیو و جایگزینی پیدا کنه آمد اینها را از فهرست کشورهای حامی تروریست خارج کرد و به اینها در واشنگتن دفتر داد، اینها در اتحادیه اروپا رسمیت پیدا کردند و امروز برای این‌که آزادی عمل پیدا کنند و در مسیر اهداف استراتژیک آمریکا حرکت کنند، آمریکائیها همین امروز معاون وزیر خارجه آمریکا با مریم رجوی تماس می‌گیره از او دلجویی می‌کنه و به او دستور می‌ده که نیروهاشون را از اشرف ببرند در لیبرتی و اعلام می‌کنه که ما محافظت اینها رو به‌عهده می‌گیریم».

 

×××××

 

۸-از فردای قیام دیماه ۹۶گفته بودیم که این قیام‌ تداوم دارد، گسترش و عمق پیدا می‌کند. با مقاومت سازمان‌یافته، پیوند و پشتوانه دارد. رژیم در برابر آن هیچ راه‌حل و برون‌رفت و برگ‌برنده ندارد.

از این‌رو «برخلاف قیامهای پیشین، هر گونه برون‌رفت جدی و واقعی، چه در زمینهٔ اقتصادی و چه در زمینهٔ سیاسی و بین‌المللی، به‌معنی نفی پایه‌ها و موجودیت رژیم ولایت است. بر سر شاخ نشستن و بُن بریدن است. ولی‌فقیه برای جمع کردن این قیام، ناگزیر از حل تضادهایی است که اگر به آن مبادرت کند (اعم از اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و امنیتی) راهگشای سرنگونی خود اوست» (اطلاعیه شماره ۱۱-۱۲آبان ۹۷).

 

×××××

 

اکنون در میدان عمل همگان وضعیت رژیم و ضد رژیم را بچشم می‌بینند.

رژیم هر روز باید برای بقا و سرنگون نشدن خود شانس بیاورد و ساز و دهل بزند.

اما مردم و مقاومت ایران با بهای سنگین و خونین به جهشی عظیم و بازگشت‌ناپذیر دست یافتند. این بیمه‌نامه ما در تحولات آینده است.

استراتژی ظفرنمون ارتش آزادی در کانونها و محله‌ها و شهرهای شورشی محک خورد. این استراتژی اکنون در سراسر میهن شعله افکنده است.

بار دیگر ثابت شد که این رژیم زبانی جز قهر و قدرت و قاطعیت نمی‌فهمد. باقی، فریب و فسانه است.

گفت آتش بی‌سبب نفروختم

دعوی بی‌معنی‌ات را سوختم

اکنون بگذارید رژیم و همدستان هر چه می‌خواهند مجاهدین و مقاومت ایران و جوانان شورشگر و اشرف‌نشان را به خشونت‌طلبی متهم کنند و روضهٔ «خشونت‌پرهیزی» بخوانند.

بار دیگر سبوی اصلاح‌طلبی بشکسته و پیمانهٔ کنار آمدن با این یا آن جناح و سپاه رژیم فرو ریخته است.

ریختن حاصل خونها و مقاومت تاریخی ۴۰ساله به حساب شاه نه فقط ضدتاریخی و ارتجاعی بلکه آب در هاون کوبیدن است.

به رژیم و هرکس که در جبهه رژیم و هم‌سو با رژیم مدعی پایگاه مجاهدین و مقاومت ایران در داخل کشور است می‌گوییم اگر نمی‌بینید، هم‌چنانکه رئیس‌جمهور برگزیده این مقاومت از سال‌ها پیش گفته است، برای ما هم یک راهپیمایی در خیابانهای تهران تأمین کنید.

«آخوندها مدعیند که این مقاومت در داخل ایران پایگاهی ندارد. پاسخ ما این است: آزادی و امنیت اعضا و هواداران این مقاومت را تأمین کنید تا یک راهپیمایی در خیابانهای تهران برگزار کنند، آن وقت می‌بینید که چگونه سراپای رژیمتان را در می‌نوردند» (۶تیر ۱۳۹۳).

اما رژیم از ۳۰خرداد ۱۳۶۰ تا امروز هرگز آزادی بیان و تظاهرات و انتخابات را برنتابیده است.

تنها جواب شیخ آتش

آتش، شعله برکَـش

شورش ادامه دارد

و این قیامی است تا پیروزی

×××××

 

رود خروشان خون شهیدان در پرتو مهر تابان مقاومت و آزادی ایران ضامن پیروزی محتوم خلق ماست.

 

مسعود رجوی

۴آذر ۱۳۹۸

 

 

 

 

 

سایر پیامهای مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران:

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/2516f744-2e97-4588-8b68-1264a24b85cf"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات