مریم رجوی: ۴۴سال بعد از انقلاب ضدسلطنتی، انقلاب نوینی در حال تکوین است
نمایندگان محترم، خانمها، آقایان!
از دیدار با شما خوشوقتم. من این امکان را داشتم که چند بار از نروژ بازدید کنم و مایلم ابتدا از حمایت نمایندگان پارلمان نروژ از مقاومت مردم ایران در این سالیان، تشکر کنم.
جنبش ما طی ۴۴سال علیه استبداد مذهبی حاکم بر میهنمان جنگیده است. در این مسیر ۱۲۰هزار نفر جان خود را برای آزادی ایران فدا کردهاند و صدها هزار نفر زن و مرد دیگر در زندان تحت شدیدترین شکنجهها قرار گرفتهاند.
ولی این سختیها و درد و رنجها نتوانسته خللی در عزم رزمندگان آزادی ایران برای پایان دادن به دیکتاتوری و استقرار یک جمهوری دموکراتیک ایجاد کند.
جنبش برای آزادی ایران
مبارزه این جنبش برای آزادی قدمتی طولانیتر دارد و به دوران دیکتاتوری شاه برمیگردد. در آن زمان همه نیروهای دموکراتیک از جمله سازمان مجاهدین خلق ایران به وسیله ساواک، پلیس مخفی و مخوف شاه، سرکوب شدند.
رهبران آنها زندانی و اعدام شدند. خمینی از همین شرایط استفاده کرد و رهبری انقلاب ضدسلطنتی مردم را ربود و یک استبداد دینی را در ایران مستقر کرد.
امروز بعد از ۴۴سال، انقلاب نوینی در ایران در حال تکوین است. انقلاب دموکراتیک مردم ایران به استبداد دینی خاتمه خواهد داد.
پنج ماه است مردم ایران در خیابانها فریاد میزنند، این یک انقلاب است. آنها هیچ مطالبهیی از این رژیم ندارند و خواستار سرنگونی آن هستند.
دوران استبداد دینی در ایران به پایان رسیده. جامعه ایران در یک وضعیت انفجاری است. در یکطرف مردم ایران و در طرف دیگر رژیم حاکم و ارگانهای سرکوبگر آن از جمله سپاه پاسداران قرار دارند.
صرفنظر از هر افت و خیزی در پروسه قیام، شرایط هرگز به قبل از شروع اعتراضات برنمیگردد.
استراتژی رژیم در برابر قیام
من به اختصار به دو موضوع میپردازم:
اول: استراتژی رژیم برای مقابله با قیام
و دوم: موقعیت مقاومت ایران.
رژیم برای مقابله با قیام یک استراتژی دو وجهی دارد. یک وجه، سرکوب بیرحمانه است. در جریان اعتراضات پنج ماه گذشته حداقل ۷۵۰نفر توسط نیروهای سرکوبگر رژیم کشته و بیش از ۳۰هزار نفر دستگیر شدهاند. زندانیان تحت شکنجههای وحشیانه قرار دارند. تاکنون ۴تن از معترضان اعدام شدهاند و احکام اعدام برای دهها تن دیگر صادر شده است.
وجه دیگر، تلاشهای گسترده سیاسی و تبلیغاتی برای دلسرد کردن مردم از قیام است. رژیم میخواهد قیام را از اهداف اصلی آن منحرف کند. یکی از مهمترین تاکتیکهای رژیم به راهانداختن یک کارزار گسترده برای القای این دروغ بزرگ است که یک آلترناتیو معتبر و دموکراتیک وجود ندارد و نتیجهگیری میکند که تغییر این رژیم منجر به هرجومرج خواهد شد. به همین منظور در دوران قیام، کارزار پخش اطلاعات غلط و شیطانسازی علیه شورای ملی مقاومت ایران و سازمان مجاهدین خلق را شدت بخشیده است. بدون یک آلترناتیو دموکراتیک، مانند شورای ملی مقاومت، رژیم میتواند جامعه بینالمللی را قانع کند که آنها هیچ راه دیگری جز کنار آمدن با رژیم فعلی ندارند.
تاکتیک دیگر رژیم استفاده از عناصر وابسته به دیکتاتوری شاه است. وزارت اطلاعات یا سپاه پاسداران این عناصر را برای منحرف کردن قیام به خدمت میگیرند. اما مردم در ۵ماه گذشته با شعار مرگ بر ستمگر ـ چه شاه باشه، چه رهبر، در داخل و خارج کشور این طرح را با شکست مواجه کردند.
اما بهرغم تلاشهای رژیم، آینده تابناک است. یک عامل تعیینکننده حضور فعال زنان در قیام است.
نقش رهبریکننده زنان در قیام، بازتاب ۴۴سال سرکوب و الهام گرفته از نبرد دهها هزار زن مجاهد و مبارز است که طی این سالیان زندانی و شکنجه و اعدام شدند. حضور زنان در همه سطوح مقاومت ایران، توان عظیمی در زنان ایران ایجاد کرده است.
از سوی دیگر، شبکه مقاومت در ایران بهطور مستمر گسترش پیدا میکند. کانونهای شورشی در سراسر ایران تشکیل شده و نقش تعیینکننده در اعتراضات در مناطق مختلف دارند. با وجود دستگیریهای گسترده هر روز جوانان بیشتری به کانونهای شورشی میپیوندند.
من یک آرزو دارم
شورای ملی مقاومت، ائتلاف دموکراتیک از جریانهای مختلف سیاسی ایران است با یک برنامه مشخص برای آینده ایران.
هدف شورای ملی مقاومت، استقرار یک جمهوری دموکراتیک مبتنی بر انتخابات آزاد، جدایی دین و دولت، برابری زن و مرد، نفی هر گونه تبعیض علیه پیروان مذاهب دیگر و بهرسمیت شناختن خودمختاری برای ملیتهای تحت ستم در چارچوب تمامیت ارضی ایران است.
در آبان ۱۳۸۵ در پارلمان نروژ گفتم و تکرار میکنم:
• من یک آرزو دارم:
• برای یک ایران بدون اعدام و شکنجه
• برای کشوری که در آن هر کس آزاد باشد تا عقایدش را بیان کند و حق رأی آزاد برای تعیین سرنوشت خود داشته باشد.
• برای کشوری که در آن هر کس آزاد باشد، پوشش و راه و رسم زندگیاش را خودش انتخاب کند
• برای کشوری که در آن زنان در همه امور از جمله رهبری سیاسی از حقوق برابر با مردان برخوردار باشند.
• برای کشوری که در آن انسانها با عقاید و مذاهب مختلف در کنار هم در دوستی زندگی کنند.
• برای کشوری که در آن کسی بهخاطر باورها و افکارش تحت پیگرد قرار نگیرد.
• و برای کشوری پایبند به همزیستی مسالمتآمیز و حسن همجواری.
آنچه که آن روز گفتم یک آرزوی فردی نبود بلکه خواست مردم ایران بود.
امروز جهان این خواستهها را در شعارهای مردم ایران میشنود.
بر کشورهای اروپایی است که صدای مردم ایران را بشنود. سپاه پاسداران را در لیست تروریستی قرار دهد، سفارتهای رژیم ایران را ببندد و مقاومت مردم ایران و حق آنها را برای دفاع از خود بهرسمیت بشناسد.
از همه شما متشکرم.