هموطنان عزیز، شخصیتهای محترم! سفیر کارلا سندز، سفیر براون بک، ژنرال والتر و لیندا چاوز عزیز
به همه شما درود میفرستم.
پایداری شما هموطنان که هر سال به نشانه اعتراض در این محل اجتماع میکنید، در واقع حمایت از جوانان قیام و قیامآفرین در داخل ایران است. این پایداری سرمایه مردم ایران برای پیروزی است.
از پاریس و رم و بروکسل تا نیویورک که شما امروز از ایالتهای مختلف آمریکا در آن اجتماع کردهاید، حرف همه یکی است؛ همان حرف مردم تهران و مشهد و اهواز و تبریز و زاهدان و کرمان و کردستان و سراسر ایران و نیز زندانها و زندانیان …
حرف خیلی کوتاه و روشن است: سرنگونی و تغییر دموکراتیک، جمهوری دموکراتیک و آزادیها و حقوق دموکراتیک.
و ملت ما امروز با شما و از طریق شما در مقابل سازمان ملل، رو به همه دنیا و ملتها و کشورها میگوید: ما از هر زمان دیگری به این خواست برحق نزدیکتریم!
در حضور قدرتمند شما در برابر مقر ملل متحد، جهان میبیند که شما مردم ایران را نمایندگی میکنید؛ شما صدای مردم ایران هستید، نه رئیسجمهور ولیفقیه که در ۱۴ماه ریاستاش تا دیروز ۱۸۱۷ نفر را اعدام کرده است. آمار ما البته کامل نیست. مثل قربانیان کرونا. سه روز پیش طبق آماری که معاون اجرایی دولت رئیسی علنی کرد ما فهمیدیم آمار واقعی قربانیان دستکم دو برابر ۵۳۰هزار نفری بود که ما میگفتیم.
پس ما حق داریم بپرسیم فرستاده یک رژیم ضدبشری در اینجا چه میکند؟
رژیمی که طبق گزارش گزارشگر ملل متحد پس از ۶سال تحقیقات، معلوم شد که سر تا پا دستاندرکار جنایت علیه بشریت و نسلکشی بوده است.
زمان بهرسمیت شناختن مقاومت و قیام مردم ایران
آیا زمان بهرسمیت شناختن مبارزه و مقاومت و قیام مردم ایران برای تغییر این رژیم طبق اعلامیه جهانی حقوقبشر فرا نرسیده؟ دیکتاتوری دینی در ایران تا بهحال ۷۱ بار در مجمع عمومی و دیگر ارگانهای ملل متحد بهخاطر اعدامها و شکنجه و نقض وحشتناک حقوقبشر توسط جامعه جهانی محکوم شده است.
حرف ما این است که:
کرسی مردم ایران در ملل متحد نباید به رژیم اعدام و قتلعام داده شود!
پرونده نسلکشی و جنایت علیه بشریت در ایران را به شورای امنیت ملل متحد احاله دهید!
خامنهای و مسئولان این جنایتها باید در دادگاه بینالمللی محاکمه شوند!
در مقابل کشتار بیرحمانه جوانان ایرانی که برای اعتراض به خیابانها میآیند، سکوت نکنید!
اروپا در دقیقه۹۰ چارهیی جز ”ماشه“ ندارد
اگر از یک دهه پیش مماشات نبود و قطعنامهها متوقف نمیشد، هیچ نیازی به جنگ هم نبود. ثابت شد که رژیم آخوندها از پروژه اتمی دست بردار نیست و اروپا در دقیقه۹۰ چارهیی جز ”ماشه“ ندارد.
آیا غیر از این است که اگر ۲۳سال پیش مقاومت ایران پروژه و سایتهای مخفی اتمی رژیم را فاش نمیکرد، آخوندها مدتها بود که به بمب اتمی مسلح شده بودند و دنیا را مثل برخی کشورهای دیگر در برابر عمل انجام شده قرار میدادند؟ آیا ۱۳۳رشته افشاگری که مقاومت ایران در این باره انجام داده، بالاترین خدمت به صلح و امنیت در خاورمیانه و جهان نبود؟ خدمتی بدون چشمداشت و بدون حتی یک کلمه تشکر در پاسخ.
آیا ملل متحد و اعضای آن در خوابی بودند که این همه سال به درازا کشید؟!
آیا اگر گوش شنوایی بود کار به جنگ میکشید؟ هرگز.
ما از سال ۱۹۹۰ بارها و بارها اعلام کردیم که رژیم آخوندها، سلاح اتمی را تنها تضمین استراتژیکی بقای خود میداند. جنگ اصلی او با مردم ایران است. تغییر و سرنگونی هم توسط مردم ایران انجام میشود.
خامنهای در اولین سخنانش بعد از شروع جنگ ۱۲روزه از «هستههای خفته» مجاهدین و نقشهمسیر آنها برای قیام ابراز نگرانی کرد.
بله، این کابوس شب و روز اوست. اما هسته خفتهیی در کار نیست. کانونهای شورشی و جوانان شورشگر، بیدارترین و هوشیارترین فرزندان رزمنده ایرانند. آنها امیدهای زنده، مجسم و پرشور یک خلق برای آزادیاند. همانها که بهقول مسعود رجوی، گام باقیمانده تا قیام را شتابان و با چنگ و ناخن و دندان درمینوردند.
برای آینده ایران حرف ما و پیام ما ساده است: حاکمیت جمهور. همین دو کلمه! یعنی جمهور مردم.
نه شیخ میخواهیم و نه شاه. روزگار هر نوع دیکتاتوری، چه دینی و چه سلطنتی بهسر رسیده است.
به گذشته برنمیگردیم و بر دیکتاتوری دینی حال حاضر هم برشوریدهایم.
در برابر مقر ملل متحد بگذارید دنیا بشنود:
از آن ماست فردا
از آن ماست پیروزی
سلام بر ایران
سلام بر آزادی
درود بر همه شما