مریم رجوی: طرح ما، یک ایران بدون اعدام و شکنجه
هموطنان عزیز، شخصیتهای محترم!
بهمناسبت روز جهانی علیه اعدام به همه انسانهایی که در مبارزه برای آزادی اعدام شدهاند، ادای احترام میکنم. در این روز خشم و بیزاری مردم جهان متوجه استبداد دینی حاکم بر ایران است؛ یعنی رژیم اعدام و قتلعام، که هیولای مرگ و مظهر نابودی است.
با این همه مردم و مقاومت ایران با فداکاریهای افتخار آفرین در برابر این رژیم ایستادگی میکنند. آخوندها خواستند سرنوشت ما را با حلقآویز ترسیم کنند. ما به شورش برخاستیم و سرنوشت تازهیی رقم زدیم که متضمن آزادی است. مقاومت ما حامل این نوید درخشان است که سرنگونی حتمی این رژیم، نه فقط یک پیروزی برای مردم ایران، بلکه یک پیروزی بزرگ برای حقوقبشر در سراسر جهان است.
در شرایطی که جهان در انتظار صلح در خاورمیانه خونین است، خامنهای بیشترین ضرر را از صلح میکند. بهویژه که او در برابر قیامها، حکومت شکستخورده خود را در لبه پرتگاه سرنگونی یافته است. از این رو با حربه اعدام به جنگ با جامعه ایران آمده است. اکنون روزهای پراضطرابی را سپری میکنیم که هر بامدادش ممکن است به خون زندانیان مجاهد و مبارز رنگین شود.
موج جدید اعدامهای سیاسی و سرکوب زندانیان
روز ۱۲مهر هفت زندانی سیاسی از هموطنان عرب و کرد حلقآویز شدند. پیش از آن سمیه رشیدی زندانی سیاسی شورشگر بر اثر جلوگیری از درمانش زجرکش شد. تنها در ماه گذشته طی ۱۵روز، سه زن زندانی در شکنجهگاه قرچک بهخاطر محرومیت از درمان، جان خود را از دست دادند. در همین لحظه دهها زندانی سیاسی زیر حکم اعدام هستند.
در ۲۵تیر امسال خامنهای از فعالیتهای هواداران مجاهدین اظهار نگرانی کرد. او گفت: که آنها درصددند با تضعیف رژیم مردم را به خیابان بیاورند و کار نظام را تمام کنند. ۱۰روز بعد بهروز احسانی و مهدی حسنی را به اتهام عضویت در مجاهدین اعدام کرد. بارها تحت شکنجه و فشار از آنها خواسته شده که از عقاید خود دست بردارند، ولی آنها تسلیم نشدند.
بهروز احسانی قبل از اعدام به آنها گفت: من برای جانم چانه نمیزنم. هماکنون ۱۷زندانی دیگر به اتهام عضویت در مجاهدین زیر حکم اعداماند.
محاکمههای ساختگی و نقض فاحش موازین قضایی
این اعدامها و صدور این حکمها با نقض فاحش موازین عادلانه قضایی صورت میگیرد. آنها تحت شکنجه قرار میگیرند. آنها یا وکیل ندارند یا وکلایشان فرصت و جرأت دفاع از آنها را ندارند و یا هم که نمایشی هستند. محاکمهها ضربتی است. روندهای قضایی ساختگی است و حکم نهایی پیشاپیش توسط شخص خامنهای صادر شده است.
به آخوندها میگوییم اگر راست میگویید یک بار هم که شده جلسه محاکمه زندانیان سیاسی و اعضای مجاهدین را که به اعدام محکوم میشوند، علنی کنید. اگر راست میگویید سفر یک هیأت بینالمللی به تهران را بپذیرید تا پرونده زجرکش شدن سمیه شهید را بررسی کند.
اگر راست میگویید بگذارید هیأتی از صلیبسرخ یا ملل متحد یا عفو بینالملل یا دیگر نهادهای بینالمللی با ۱۷نفری که به اتهام عضویت در مجاهدین به اعدام محکوم شدهاند، مصاحبه کنند. در این صورت جهان خواهد فهمید که آنها جرمی ندارند مگر مبارزه برای آزادی یک خلق اسیر.
فراخوان رژیم برای تکرار قتلعام ۶۷
جرم آنها این است که میگویند دیکتاتوری و جنگافروزی و کشاندن میلیونها ایرانی به گرسنگی و بیخانمانی باید پایان یابد. جرم آنها آزادیخواهی و هواداری از مجاهدین است.
رسانههای رسمی رژیم به صراحت برای تکرار قتلعام سال ۶۷ فراخوان میدهند.
پروفسور جاوید رحمان، گزارشگر سازمان ملل در مورد حقوقبشر در ایران در آخرین گزارش خود در ژوییه۲۰۲۴ گفت نسلکشی اعضای مجاهدین بر این مبنا بود که مرتکبان این جنایت، اعضای آن را بهعنوان «منافق» توصیف میکردند. او از همه کشورها خواست که عاملان اعدامهای دستهجمعی دهه ۶۰ بهویژه قتلعام ۳۰هزار زندانی در سال ۶۷ را بهدلیل جنایت علیه بشریت و نسلکشی مورد محاکمه قرار دهند.
در حالیکه هواداران مجاهدین در دادگاههای چند دقیقهیی به اعدام محکوم میشوند، نزدیک به دو سال است که رژیم جلسات بیدادگاهی را در تهران برای محاکمه اعضای مقاومت برگزار میکند که همگی در خارج از ایران هستند و البته بارها به اعدام محکوم شدهاند. هدف رژیم از این محاکمهها و اتهامات دروغین به این جنبش ممانعت از پیوستن جوانان به این مقاومت است.
بیدادگاههای رژیم، وزارت اطلاعات بدناماش و سپاه پاسداران جرار خامنهای همه برای مقابله با این جنبش بسیج شدهاند. دستگیریها، پروندهسازیها و اعدامهای پیدرپی. در واقع در دوره پس از قتلعام ۶۷ موج اعدامها در هفتههای اخیر یک سرفصل بیسابقه است. این دست و پا زدنهای رژیم است برای بهتعویق انداختن قیام و سرنگونی، اما کور خواندهاند.
ایستادگی در برابر سیاست اعدام و زندان
سیاست زندان و حلقآویز بر عزم مردم ایران اثر ندارد. بهعکس، رژیم را در برابر خشم عمومی لرزانتر و بیدفاعتر میکند و هیچ چیز نمیتواند مانع توفان قیامها شود.
بله، این پیام زندانیان دلیر است که هر هفته در سهشنبههای نه به اعدام، رژیم اعدام و قتلعام را بهرسوایی میکشند. این پیام جوانان بهجان آمده و کانونهای شورشی است که شعلههای قیام را در سراسر ایران فروزان نگه داشتهاند.
فراخوان به جامعه جهانی برای مقابله با موج اعدامها
تا آنجا هم که به جامعه بینالمللی برمیگردد، اعدامهای سیاسی و احکام اعدامها آزمونی برای آنهاست؛ امروز آنها در قبال جنگافروزی رژیم و بمبسازیاش از اشتباه ده سال پیش خود برگشته و بالاخره اجرای قطعنامههای تعلیق شده شورای امنیت را از سرگرفتهاند.
این البته گام مثبتی است. اما بگذارید تأکید کنم که تا این رژیم بر سرکار است، دست از پروژههای اتمی برنمیدارد. ستون اصلی خیمه این رژیم، سرکوب و نقض حقوقبشر و صدور تروریسم و جنگافروزی است و زمانی رژیم سیاستهای غرب را جدی خواهد گرفت که جامعه جهانی در مورد نقض حقوقبشر و مشخصاً بر سر اعدامها، رودرروی خامنهای بایستد.
حرف ما با جامعه بینالمللی این است که به حراج حقوقبشر هموطنان مظلوم ما پایان دهید. حراج حقوقبشر در برابر معامله اتمی و حراج حقوقبشر در برابر جنگافروزی و تروریسم رژیم را بس کنید.
اعدامها طی ۹ماه سال ۲۰۲۵ به ۱۲۰۰مورد یعنی بالاترین حد در ۳۶سال گذشته رسیده است. این آزمونی برای دولتهای غرب است که در برابر موج اعدامها در ایران چه میکنند. حرف مردم ایران با آنها این است که روابط خود با این رژیم را به توقف اعدامها مشروط کنید!
طرح ما، یک ایران بدون اعدام و شکنجه
از جانب یک مقاومت غرقه بهخون صحبت میکنم که بیش از صدهزار تن از اعضایش توسط استبداد دینی بهشهادت رسیدهاند.
طرح ما برای آینده، یک ایران بدون اعدام و شکنجه است. طرح ما برای آینده، برچیدن احکام شریعت آخوندی است. بیدادگاهها و همه نهادهای سرکوب و کشتار و جاسوسی منحل میشوند.
ما قانون جزای ضدبشری و سایر قوانین ناقض حقوقبشر در این رژیم را رد میکنیم. ما قانون قصاص را از همان ابتدا در سال۱۳۶۰ که در مجلس ارتجاع مطرح شده بود، ضدانسانی و در تعارض با تعالیم اسلام اعلام کردیم.
ما از قانونی دفاع میکنیم که بر پایه گذشت و شفقت و انسانیت است. رهبر مقاومت، مسعود رجوی، در نبردهای ارتش آزادیبخش ملی ایران، هزاران تن از نظامیان به اسارت درآمده را بدون کمترین نقض حقوق انسانیشان، آزاد کرد. این سنت دیرینه مقاومت ایران است و اعضای این مقاومت، از چنین آموزهیی پیروی میکنند.
امنیت حقیقی برای مردم ایران
طرح ما برای آینده ایران، جدایی دین و دولت است و اینکه هیچکس بهخاطر «اعتقاد یا عدم اعتقاد به یک دین یا مذهب در امر انتخاب شدن، انتخاب کردن، استخدام، تحصیل و دیگر حقوق فردی و اجتماعی مزیت یا محرومیتی نخواهد داشت».
تمام جامعه در پناه قانون باید از امنیت حقیقی برخوردار باشد و همه باید در برابر قانون مساوی باشند. در ایران آینده، حکم اعدام لغو میشود. نظام قضایی مبتنی بر اصل برائت خواهد بود. همه دادگاهها علنی و متهم از حق دفاع برخوردار خواهد بود.
همچنان که در مصوبات شورای ملی مقاومت آمده است؛ رسیدگی به جرایم مسئولان رژیم آخوندی و آمران و عاملان شکنجه و کشتار و غارت و تجاوز به حقوق مردم در دادگاههای علنی با حضور هیأت منصفه و پذیرش ناظران بینالمللی رسیدگی میشود.
کتاب قتلعام در شهرستانها، نسلکشی مجاهدین در شهرستانها و استانهای ایران در سال ۶۷ را افشا میکند. این تصویر حاکمیت ۴۷ساله فاشیسم دینی است. ما بهپا خاستهایم که این صفحه تاریک تاریخ ایران را ورق بزنیم.
آری، ما با نفی هر نوع دیکتاتوری اعم از شاه و شیخ، در پی نظم تازهیی هستیم؛ یک جمهوری دموکراتیک بر اساس آزادی، دموکراسی و برابری.