رؤسای جمهور و نخست وزیران عالیقدر،
مهمانان محترم،
خانم تیمو شنکو، آقای کیسکا، آقای کوییروگا، آقای فرهوفشتاد، آقای رنتسی، آقای بارتومئو،
و آقایان آلخو ویدال کوادراس و استرون استیونسون،
خوشحالم که به شما در دفتر شورای ملی مقاومت خوشآمد بگویم. ابتکارعمل شما در فراخوان به رهبران جهان برای اقدام قاطع علیه فاشیسم دینی حاکم بر ایران و ایستادن در کنار مردم ایران یک نقطهعطف در جهتگیری بینالمللی راجع به مسأله ایران است.
دو روز پیش سالگرد سرکوب وحشیانه تظاهرات مسالمتآمیز ۵۰۰هزار هوادار مجاهدین در تهران، در ۳۰خرداد سال۱۳۶۰ بود. نیروهای خمینی بر روی این تظاهرات مسالمتآمیز آتش گشودند و از همان شب موج اعدامها آغاز شد.
رژیم آخوندی در ایران، همچنین به صدور تروریسم و جنگافروزی و بنیادگرایی مذهبی در خارج از ایران میپردازد. تصادفی نیست که تعداد زیادی از شخصیتهای برجسته جهانی به ابتکارعمل شما علیه این رژیم پیوستهاند.
امروز این رژیم در فاز پایانی قرار گرفته است. قیامی که از شهریور۱۴۰۱ آغاز شد، نشان داد که مردم خواستار سرنگونی رژیم حاکمند و برای دستیابی به این هدف، آماده فداکاری هستند. در پی ۴۰سال نبرد زنان مجاهد و مبارز علیه این رژیم وحشی، زنان، نقش رهبریکننده در این قیامها دارند. قیام اخیر همچنین نشان داد که در برابر شرایط وحشتناک مردم ایران و نارضایتیهای فزاینده، استبداد دینی هیچ راهحلی ندارد.
تنها گریزگاه رژیم، سرکوب بیشتر و افزایش صدور تروریسم و جنگافروزی است. همزمان تلاش برای بیاعتبارسازی اپوزیسیون دموکراتیک را با یک کارزار اطلاعات غلط در داخل و خارج کشور تشدید میکند.
رژیم آخوندی که امروز در محاصره قیامهای مردمی و نارضایتی اجتماعی قرار دارد، فاز جدیدی از فعالیتهای مخرب و مهاجم را شروع کرده است؛ از نزدیک شدن به ساخت سلاح هستهیی تا مشارکت در کشتار و ویرانی در اوکراین آنها هیچ مرزی ندارند. اخیراً پس از تشدید این حملات، دولت اوکراین لایحهیی را برای تحریم ۵۰ساله فاشیسم دینی حاکم بر ایران به پارلمان ارائه کرد.
رفتار رژیم نتیجه سیاست مماشات غرب طی چهار دهه گذشته است. اکنون زمان تغییر بنیادی این سیاست است. سیاست مماشات، این روزها نتایج فاجعه باری داشته است:
حمله خشونتبار ۱۲۰۰ پلیس بهپناهندگان عضو سازمان مجاهدین در آلبانی که به کشته شدن یک عضو مجاهدین و مجروح شدن بیش از ۱۰۰تن منجر شد و ممنوع کردن تظاهرات ۱۰تیر ایرانیان در پاریس هر دو حادثه که بهخواست رژیم ایران صورت گرفته بسیاری از ارزشهای بنیادین اروپا را نقض کرده مانند آزادی بیان و آزادی اجتماعات و حق پناهندگی. آنها همچنین معاهدات بینالمللی، مانند کنوانسیون حقوق پناهندگان، اعلامیه جهانی حقوقبشر و کنوانسیون اروپایی حقوقبشر را زیرپا گذاشتهاند. این ادامه سیاست مماشات است که رژیم را در ادامه سیاستهای مخربش جریتر میکند.
مقاومت ایران در کانون اعتماد مردم
در جریان قیام، نقش شبکه مقاومت سازمانیافته و کانونهای شوشی در شهرهای مختلف بیشازپیش بارز شد. آنهام در پیشبرد قیام و سوق دادن آن به طرف سرنگونی رژیم نقش کلیدی دارند.
این شبکهها نتیجه مقاومت گسترده مردم در چهار دهه گذشته است. پایداری این مقاومت بر استقلال، آزادی، حاکمیت مردمی و نفی دیکتاتوریهای شاه و شیخ، مقاومت ایران را در کانون اعتماد مردم قرار داده است.
شورای ملی مقاومت، ائتلافی شامل گرایشهای سیاسی و عقیدتی مختلف است که از سالها پیش تأسیس شده، شورای ملی مقاومت ظرفیت ملی و مبارزاتی را برای بسیج همه نیروهای خواهان سرنگونی و آزادی فراهم کرده است.
بر اساس طرح شورای ملی مقاومت، پس از سرنگونی رژیم یک دولت موقت زمام امور را بهدست میگیرد که در عرض ۶ماه انتخابات برای مجلس مؤسسان را برگزار میکند. این مجلس یک دولت موقت جدید را انتخاب و بر کار آن نظارت میکند. همچنین تدوین پیشنویس قانون اساسی جمهوری جدید را برعهده دارد.
ما هرگز بهخاطر کسب قدرت یا حفظ قدرت، ارزشهایمان را زیر پا نمیگذاریم. برای ما، مهمتر از هر چیز فراهم کردن شرایطی است که مردم ایران بتوانند آزادانه سرنوشت خودشان را تعیین کنند. بیش از ۱۰۰هزار تن از اعضا و هواداران این مقاومت برای همین هدف اعدام شدند.
دو سال پیش در گردهمایی سالانه مقاومت ایران، نخستوزیر فرهوفشتاد گفت: «هرگز نباید چشمانمان را به اقدامات وحشیانه و تروریستی رژیم که در خاک اروپا هم صورت میگیرد، ببندیم و نقض حقوقبشری که روزانه در ایران رخ میدهد را نبینیم».
در همین گردهمایی نخستوزیر رنتسی، راهحل واقعی را در این عبارت خلاصه کرد: «ما باید درهای ایران را به روی جامعه جهانی و درهای جامعه جهانی را به روی ایران بگشاییم. اما تنها راه، از طریق تغییر رژیم است».
بله، این حق مردم ایران است که رژیمی را که جز سرکوب و غارت برای آنها ارمغانی نداشته، سرنگون کنند. از اعلامیه استقلال آمریکا تا اعلامیه جهانی حقوقبشر، این حق بهرسمیت شناخته شده است.
ابتکار بزرگ شما با تأکید بر ضرورت بهرسمیت شناختن خواست مردم ایران برای آزادی، پاسخ استراتژیک به اشتباه اساسی در سیاست در قبال ایران است. این ابتکار، فصل تازهیی گشوده که نقطه کانونی آن احترام به خواست مردم ایران برای سرنگونی این رژیم است.
پیشنهاد مقاومت ایران برای سیاست قاطع علیه رژیم
من بهخوبی میدانم منافع کوتاه مدت اقتصادی و ملاحظات سیاسی، موانعی را در برابر یک سیاست قاطع ایجاد میکند. اما یک سیاست قاطع در برابر رژیم ایران، نه تنها خواست مردم ایران بلکه نیاز صلح و امنیت در جهان امروز هم هست. به این منظور، مقاومت ایران اقدامات زیر را پیشنهاد میکند:
۱- نامگذاری سپاه پاسداران بهعنوان یک سازمان تروریستی و مقابله فعال با حضور سپاه در خارج از مرزهای ایران اعم از سوریه، عراق، لبنان، یمن و …
۲- بهرسمیت شناختن حق مردم ایران برای دفاع از خود در برابر سپاه پاسداران و سرنگونی رژیم و استقرار یک جمهوری دموکراتیک بر اساس جدایی دین و دولت
۳-به کار انداختن مکانیسم ماشه و فعال کردن قطعنامههای ششگانه شورای امنیت ملل متحد و تعطیلی تمامی برنامههای اتمی و برنامههای موشکی مغایر با قطعنامههای ملل متحد و بازرسیهای بیقید و شرط از تأسیسات اتمی و موشکی
۴-ارجاع پرونده نقض وحشیانه و سیستماتیک حقوقبشر در ایران به شورای امنیت ملل متحد و قرار دادن سران رژیم بهخاطر ۴۰سال نسلکشی و جنایت علیه بشریت در برابر عدالت
۵- قطع مراودات اقتصادی و اعمال تحریمهای همهجانبه بهویژه تحریم نفتی و بانکی و قطع شریانهای مالی رژیم که تماماً در خدمت سرکوب، سلاح اتمی، تروریسم و دخالتهای منطقهیی قرار دارد
۶-معرفی رژیم بهعنوان تهدید صلح و امنیت جهان و قرار دادن آن تحت فصل هفت منشور ملل متحد
مطمئنا ما متحدان زیادی در میان رهبران سیاسی برجسته جهان مانند شما و نیز در میان مردم کشورهای دموکراتیک در تحقق این اهداف داریم.
از شما بهخاطر حمایتتان متشکرم.