مریم رجوی: مردم ایران هر گونه دیکتاتوری را قویاً رد میکنند
روز شنبه، ۲۰اسفند ۱۴۰۱ (۱۱مارس) اجلاسی در واشنگتن در حمایت از قیام ایران «برای ایران آزاد و جمهوری دموکراتیک» با گردهمایی هموطنان آزاده و سخنرانی مایک پنس، معاون پیشین رئیسجمهور آمریکا، بر گزارشد.
در این اجلاس، شماری دیگر از شخصیتهای آمریکایی، از جمله سناتور سم براون بک، ژنرال وسلی کلارک، فرماندار گری لاک و سناتور رابرت توریسلی نیز شرکت داشتند.
مریم رجوی در ابتدای این گردهمایی طی سخنانی خطاب به شرکتکنندگان گفت:
آقای معاون رئیسجمهور، مایک پنس،
ژنرال وسلی کلارک، سفیر سام براون بک، سفیرگری لاک، سناتور توریسلی، آقای مارک شورت،
شخصیتهای محترم،
هموطنان عزیز!
به همه شما درود میفرستم. با درودهای ویژه به شخصیتهای برجسته ایالات متحده که از مبارزه شرافتمندانه مردم ایران برای سرنگونی رژیم و برقراری آزادی و دموکراسی حمایت میکنند.
از شروع قیام تا امروز حدود شش ماه میگذرد. با وجود سرکوب گسترده رژیم علیه جنبش اعتراضی، قیام ایران همچنان مهمترین تهدید موجودیت رژیم است. رژیم در وضعیت ضعف به هر جنایتی دستزده تا بتواند قیام را متوقف کند که نتیجه آن دهها هزار دستگیری و دستکم ۷۵۰ کشته بوده است.
در سه ماه گذشته، رژیم دست به یک جنایت هولناک زده و با حملات شیمیایی هزاران دختر دانشآموز را در سراسر کشور مسموم کرده تا قیام را متوقف کند.
رژیم هرگز به تعادل قبل برنمیگردد
بهرغم سرکوب وحشیانه، رژیم نتوانسته قیام را ریشهکن کند. زیرا:
اولاً- قیام از وضعیت انفجاری جامعه نشات میگیرد، فقر، بیکاری و فراتر از همه وضعیت فاجعهبار زنان.
ثانیاً- کانونهای شورشی و شبکه سراسری مقاومت سازمانیافته در داخل کشور در قیام نقش جدی ایفا میکند.
بههمین خاطر وضعیت در ایران هرگز به قبل از قیام برنمیگردد. فریادهای مرگ بر خامنهای سراسر ایران را در برگرفته است. مردم نمیترسند و چیزی برای از دست دادن ندارند. رژیم ضعیفتر شده و با ریزشهای بیشتر مواجه شده است.
رژیم قادر جلوگیری از شرایط انفجاری نیست چرا که لازمه آن اصلاحات اساسی است که به سرنگونی رژیم منجر میشود. اما وضعیت انفجاری جامعه، بهطور خود بهخودی به سرنگونی رژیم منتهی نمیشود. این وضعیت بدون حضور یک نیروی سازمانیافته و آماده فداکاری این شرایط، نتیجه مطلوب مردم ایران را نخواهد داشت. برای بهحرکت در آمدن موتور عظیم اجتماعی، وجود یک نیروی سازمانیافته فداکار اجتنابناپدیر است.
مرکز امید برای مردم ایران
آقای پنس در تیرماه، در دیدار از اشرف۳ بعد از اینکه گوشههایی از درد و رنج مقاومت ایران در مقابله با رژیم را در موزه مقاومت مشاهده کرد بهدرستی گفت: «کانونهای شورشی در ایران مرکز امید برای مردم ایران هستند. موتوری برای تغییر از درون کشور در خلال قیامها و اعتراضات مستمر. و واضح است که هر روز قویتر میشوند در حالیکه رژیم ضعیفتر میشود». امروز در سراسر کشور شاهد عملکرد آن موتور هستیم.
بهرغم دستگیریهای گسترده رژیم، در پروسه قیام شمار بیشتری از مردم به کانونهای شورشی مجاهدین پیوستند. اخیراً کانونهای شورشی، روزانه دهها عملیات ضداختناق از جمله به آتش کشیدن نمادهای رژیم انجام دادند.
در نتیجه رژیم هر تلاشی را میکند تا مجاهدین را حذف کند و علاوه بر سرکوب به کمپینهای شیطانسازی متوسل میشود.
رژیم هیچگاه در بهکار گرفتن بهاصطلاح مخالفان خود برای مقابله با دشمن اصلیاش یعنی مجاهدین، تردید نکرده است. زیرا که به مجاهدین بهمثابه موتور قیام و سرنگونی نگاه میکند. در این زمینه، رژیم بهدنبال تحتالشعاع قرار دادن آلترناتیو دموکراتیک با لانسه کردن بقایای نظام پیشین است که چیزی جز انتقال از رژیم فعلی به رژیم گذشته نیست.
مردم هر گونه دیکتاتوری و از جمله بازگشت به سلطنت را قویاً رد میکنند. یکی از گستردهترین شعارها، شعار مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر است.
مردم ایران با تمام وجود درک میکنند که نظام سلطنتی در ایران، همواره نمایشی از فاشیسم بوده است. در زمان شاه همه رزمندگان آزادی یا اعدام شده بودند یا در زندان بودند که باعث شد آخوندها رهبری انقلاب را سرقت کنند. امروز مردم ایران کاملاً آگاهند که باید از هر گونه دیکتاتوری فاصله بگیرند.
مقاومت ایران از سال۱۳۸۱ به تشکیل جبهه همبستگی ملی فراخوان داده است. جبههیی که حول سه اصل اساسی پیشنهاد داده شد:
اول سرنگونی تمامیت رژیم، دوم تشکیل یک جمهوری دموکراتیک و سوم جدایی دین از دولت.
امروز نیروهای دموکراتیک و قیامکنندگان حول این سه محور اصل متحد میشوند.
مهمانان گرامی!
امروز دختران و پسران جوان در خیابانهای ایران فریاد میزنند، میجنگیم، میمیریم ایران را پس میگیریم. این پژواک بیش از چهار دهه مقاومت و تقدیم ۱۲۰هزار شهید راه آزادی است. نقطه کنونی مردم ایران را این جمله معروف پاتریک هنری در مارس ۱۷۷۵به بهترین شکل بیان میکند: یا آزادی یا مرگ.
حلقه مفقوده در سیاست غرب
ما به سختیهای مسیر اشراف داریم ولی هیچ مانعی ما را از پیگیری اهدافمان باز نمیدارد. میتوان و باید فاشیسم دینی حاکم بر ایران را سرنگون کرد. حلقه مفقوده سیاست غرب، حذف مردم و مقاومت از معادله ایران است که آثار زیانبار آن علاوه بر مردم ایران متوجه مردم منطقه و جهان بوده است.
قطعنامه ۱۰۰ کنگره، تحت عنوان «حمایت از خواست مردم ایران برای یک جمهوری دموکراتیک با جدایی دین و دولت و غیراتمی» یک راهنمای عمل برای یک سیاست اصولی است. قطعنامه اظهار میدارد که کنگره «در کنار مردم ایران میایستد که از حقوق خود برای آزادی علیه سرکوب بهصورت مشروع دفاع میکنند».
شورای ملی مقاومت ایران دیرپاترین ائتلاف سیاسی در تاریخ معاصر ایران است. شورا برای استقرار یک جمهوری دموکراتیک مبارزه میکند که در آن انتخابات آزاد، آزادی بیان و اجتماعات، جدایی دین و دولت، برابری زن و مرد، خودمختاری ملیتها و یک ایران غیراتمی را تضمین میکند.
از جانب مقاومت مردم ایران ایالات متحده را فرا میخوانم که:
مبارزه مردم ایران برای سرنگونی رژیم را حق و ضروری و مشروع اعلام کند و حق دفاع از خود را برای جوانان شورشگر در برابر سپاه پاسداران تروریست را بهرسمیت بشناسد.
از همه شما متشکرم.