روز جمعه ۲۷تیرماه۱۳۹۹، گردهمایی جهانی ایران آزاد، در یک کنفرانس اینترنتی و ارتباط زنده با ۳۰هزار نقطه در ایران و ۱۰۰کشور جهان با مجاهدین در اشرف۳ برگزار شد.
گردهمایی جهانی ایران آزاد، در آستانه ۳۰تیر، سالگرد قیام تاریخی مردم ایران علیه ارتجاع و استعمار، برای بازگرداندن دولت ملی و دموکراتیک دکتر محمد مصدق در سال۱۳۳۱ و همچنین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت تنها جایگزین مستقل و دموکراتیک در سال۱۳۶۰ با شرکت گسترده و استقبال هموطنانمان برگزار شد.
در این گردهمایی که در همبستگی با قیام مردم ایران و حمایت از کانونهای شورشی و ارتش آزادی برگزار شد، ۱۰۰۰شخصیت سیاسی از کشورهای مختلف شرکت داشتند و شماری از آنان به سخنرانی پرداختند.
در این مراسم، مریم رجوی، ضمن تشکر از هموطنان و حامیان مقاومت و شخصیتهای شرکتکننده در این گردهمایی طی سخنانی گفت:
هممیهنان عزیز،
جوانان شورشگر و کانونهای شورشی،
به همه شما درود میفرستم. بهخصوص به شهر شهیدان، به مردم بپا خاسته بهبهان و همچنین میلیونها هموطن برانگیخته و غیرتمند که علیه احکام ضدانسانی اعدام جوانان قیام با توفان عظیم توئیت و اعتراضات گسترده اینترنتی، سد بستند.
بله، لرزههای آبان آتشین، حکومت آخوندها را رها نکرده و نمیکند. بههمین دلیل قضاییه جلادان از ترس قیامهای کمینکرده، به صدور حکم اعدام برای دستگیر شدگان آبان رو آورده است. ولی ثابت شد که به ضد خودش نتیجه میدهد.
با صمیمانهترین تقدیرها از شما اعضای مقاومت و یاران اشرفنشان که از هزاران نقطه از ۵ قاره جهان در این کنفرانس حضور یافتهاید.
و قدردانی میکنم از قانونگذاران و صدها شخصیت سیاسی که از سراسر جهان به گردهمآیی ایران آزاد پیوستهاید.
صدای کانونها و شهرهای شورشی
این گردهمآیی صدای مقاومت ۴۰ساله مردم ایران علیه دیکتاتوری و فاشیسم دینی برای آزادی و دمکراسی است. صدای بزرگترین، طولانیترین، بغرنجترین و خطیرترین مقاومت سازمانیافته در تاریخ ایران با رود خروشان خون شهیدانش و با آوای بلند مجاهدان قتلعام شده و ایستاده بر سر موضع در برابر سفاکترین حاکم خونریز.
این گردهمایی، صدای سرنگونی در قیامهای پیوسته از دی۹۶ تا آبان و دی۹۸ است. خروش براندازی در پایان شعبده «اصلاحطلب-اصولگرا» برای حفظ همین رژیم است.
صدای کانونهای شورشی و شهرهای شورشی است که تاریخ یأس و ناباوری و نتوانستن را ورق زده و پیامآور توانستن و بایستن است.
گردهمآیی امروز، میهن اسیر را در سهسیمای خجستهاش نمایندگی میکند:
ایران شورشگر و انقلابی، ایران همبسته و متحد، و ایران آزاد و دموکراتیک فردا.
سه تعهد بزرگ مقاومت و ارتش آزادی
گردآمدهایم برای تأکید بر تعهدات بزرگ و تاریخی که بر دوش گرفتهایم؛
تعهد اول این است که ما مردم ایران، ما مقاومت ایران، این رژیم را سرنگون میکنیم و ایران را پس میگیریم.
تعهد دوم ما این است که ما مردم ایران، ما مقاومت ایران، ایران دموکراتیک و آزاد را بنا میکنیم و تعهد سوم ما این است که به حاکمیت و رأی جمهور مردم وفادار باشیم. نهدر پی دستیابی بهقدرت بههر قیمت، بلکه در پی برقراری آزادی و عدالت به هر قیمت باشیم. هرگز به دیکتاتوری شاه و شیخ برنگردیم و همچنانکه اکثریت قانونگذاران منتخب مردم در آمریکا و اروپا خاطرنشان کردهاند، در پی برقراری یک جمهوری دمکراتیک، غیرمذهبی و غیر اتمی باشیم.
قیامها: الگوی درخشانی از عملیات بزرگ سرنگونی
امروز زمین و زمان فریاد میزند که رژیم ولایت فقیه در موقعیت سرنگونی است.
هر چند ویروس فاشیسم دینی (ولایت فقیه) و ویروس متحد آن کرونا دست به دست هم دادهاند تا مردم و جامعه ما را مأیوس و منفعل کنند، اما در توفان آبان به چشم دیدیم که آتش قیامها به ناگهان در ۹۰۰نقطه کشور شعلهور شد و الگوی درخشانی از عملیات بزرگ سرنگونی خلق کرد.
این قیامها از دی۹۶ تا آبان و دی۹۸، در پی اصلاح رژیم نیست؛ حرفی با آخوندها ندارد؛ چیزی از آنها نمیخواهد؛ بلکه میخواهد حکومتشان را سرنگون کند.
نسلی که در بحبوحه قیام اینچنین میخروشید: «مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر» و شعار میداد: «نه شاه میخواهیم نه رهبر، نه بد میخواهیم نه بدتر». نسلی که «پشت به دشمن، رو به میهن» میگوید: «دشمن ما همینجاست دروغ میگن آمریکاست».
بله این نسل کابوس شبانهروزی آخوندهاست. آنها با نسل شورشگری رو بهرو شدهاند که در برابر آن ضربهپذیرند.
مقاومت ایران با گزارشهای دقیق و مستند عدد ۱۵۰۰شهید را در قیام آبان، به ثبت داد. اما واقعیت بیش از اینهاست. انبوه اسناد افشا شده توسط کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت از سازمان اورژانس کشور که فقط اندکی از بسیار، آنهم فقط در تهران است، این را ثابت میکند.
از این قیامها، پاسداران سیاسی، مبلغان، لابیها و ریزهخواران ولایت فقیه نیز، همه مات شدند. زیرا تمام رشتههای فریب و دروغشان پنبه شد.
میگفتند دیگر متصور نیست که مردم ایران به قیام و انقلاب برای سرنگونی دست بزنند. میگفتند تحولی در ایران رخ نمیدهد مگر از درون همین رژیم. و بارها این پندار آخوندساخته را تکرار میکردند که مجاهدین پایگاهی در میان مردم ندارند. در جستجوی مجاهدین جوان و نوجوان بودند که بهناگاه جاریشدن سیلآسای آنها را در خیابانهای شهرهای سراسر ایران به چشم دیدند و وقتی کار به دستگیری دانشجویان پیشرو و پیشتاز رسید، دیگر برنتابیدند.
این که آخوندها و خیل بازجوها و مستخدمانشان این طور علیه مقاومت و مجاهدین افسار گسیختهاند، بههمین دلیل است. آنها رژیمشان را در موقعیت سرنگونی میبینند و از این واقعیت بهخود میپیچند که قیامها و جوانان شورشی مسیر و استراتژی مجاهدین را در پیش گرفتهاند.
یک نیروی سرنگونکننده در دل شهرهای ایران
آتشفشان آبان همه اباطیل را برباد داد. اثبات شد که برانگیختن و سازماندادن قیامها ممکن است. اثبات شد که بهرغم همه سرکوبها و جنایتها، مردم ما آمادگی خیرهکنندهیی برای استمرار قیامها دارند.
اثبات شد که توده مردم بهویژه زحمتکشان و مردم تهیدست و جوانان، رودرروی رژیم ایستادهاند و اثبات شد که یک نیروی سرنگونکننده در دل شهرهای ایران سربرداشته است. همان که وزیر کشور رژیم، آن را نیروی رزمندهیی در مقیاس ۶۰۰هزار نفر ارزیابی کرد که در قیام آبان به گفته او مراکز رژیم را پیدر پی درهم میکوبیدند.
از همین نیروی شورشگر است که بهرغم دستگیریهای بیوقفه، کانون شورشی پیوسته بازسازی، جانشینسازی و تکثیر میشود.
در این دو سال، ظهور شهرهای شورشی و عملیات کانونهای شورشی بر ضداختناق، برای شکستن جو سرکوب و خفقان و روشن نگهداشتن موتور قیام و به حرکت درآوردن مردم، خطر را برای رژیم ظاهر و عیان کرده است.
در تاریخ مبارزات آزادیبخش ایران، پدیده کانونها و شهرهای شورشی و نقش کلیدی آن در استراتژی قیام، توسط مسعود رجوی پیدا و فرموله شد و این همان رمز قیام و پیروزی است.
در دو سال گذشته کانونهای شورشی با شهادتها و دستگیریهای بسیار، رودرروی دشمن و در برابر دوربینها و چشم مأمورانش در شهرهای مختلف در سراسر ایران، روزانه بهطور متوسط بیش از ۲۰رشته عملیات ضداختناق و عمل تبلیغی یا افشاگرانه انجام دادهاند. همینها که آتشزنه قیامهاست، رژیم را به ستوه آورده است.
سلام بر این جوانان شورشگر، سلام بر زندانیان سیاسی مقاوم و پایدار و سلام بر این نسل مجاهدت و فدا که برای فروزان نگهداشتن شعله قیامها و برای نجات ایران اسیر، هر روز جان و زندگی خود را نثار میکنند. اینها نشانههای ارتش بزرگ آزادیست. از میان بیشماران سرکوبشده، نیروی نجات و آزادی در حال برخاستن است.
خورشید در حال دمیدن است. و کاروان سرخ فام شهیدان نغمه سر میدهد:
کنون یاران بهپا خیزید!
عقاب آسا و بیپروا به سوی خصم روی آرید!
به سوی فتح و پیروزی به سوی روز بهروزی.
حرف آخر این است که آخوندها هیچ راهحلی ندارند
بعد از قیام دیماه مسعود رجوی گفت، ولیفقیه برای جمع کردن این قیام، ناگزیر از حل تضادهایی است که اگر به آن مبادرت کند، اعم از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی، راهگشای سرنگونی خود اوست.
کانون درماندگی آخوندها دقیقاً در همینجاست. آنها اگر همچنان بهراه و روش فعلی خود بچسبند، اگر بهجنگافروزی، موشکپرانی، تروریسم و ارعاب و انقباض ادامه دهند، ناگزیر با سر به زمین خواهند خورد.
اما اگر به کمترین عقبنشینی تن بدهند، اگر تغییر رفتار بدهند و از سرکوب و تروریسم و جنگافروزی دست بردارند، آن وقت به دست خود، موجودیت حکومت ولایت فقیه را نفی میکنند.
بههمین دلیل، امروز خامنهای شعار «دولت جوان و حزباللهی» میدهد و مجلس انقباضی و قضاییه جلادان را تنها گریزگاه رژیم، در گرداب بحرانهای سرنگونی و تنها راه حفظ نظام میبیند.
کمتر از دو هفته پیش، در جلسه علنی روز ۱۵تیر، در مجلس رژیم، صحبت از استیضاح و حتی محاکمه روحانی بهخاطر خیانت بود. آنها ترس و وحشت بیپایانشان از به کار افتادن سیستم ماشه در پروژه هستهیی را بر سر ظریف تخلیه میکردند. آخوندها و پاسدارانشان برای خاتمه تحریم تسلیحاتی طبق برجام، در ۲۷مهر امسال، حساب حیاتی باز کرده بودند. بههمین خاطر کشیدهشدن ماشه، توسط جامعه بینالمللی، تیر خلاص دستآوردهای بادآورده رژیم در برجام و سیاست مماشات محسوب میشود. ماشه قبل از هر چیز بادکنک ماندگاری رژیم را میترکاند و سرنگونی رژیم را جلو میاندازد.
بنابراین صحبت از خیانت و استیضاح روحانی و ظریف، یک فرار به جلو بسیار ترسان و هراسان است.
ما میگوییم بگذارید ولایت فقیه هر چه میخواهد باندهای درونی خود را ببلعد و دور بیندازد.
حرف آخر این است که آخوندها هیچ راهحلی ندارند. و تمامیت رژیم آنها محکوم به فنا و سرنگونیست.
استراتژی کلان تلفات انسانی کرونا برای سدبستن در برابر قیام و سرنگونی
هموطنان،
شیوع شتابان بیماری کرونا تا امروز دست کم ۷۲هزار نفر از مردم ما را قربانی کرده است. در این جا به یاد این قربانیان مظلوم، یک دقیقه سکوت میکنیم.
این کشتار بیش از هر زمانی پرده از این واقعیت هولناک برداشته که چگونه آخوندها، بنیادهای بهداشت و درمان و تغذیه و رفاه جامعه را ویران کردهاند و بیش از هر کشوری در جهان، مردم ما را در برابر کرونا آسیبپذیر کردهاند.
نباید وضعیت کرونا در ایران را با سایر کشورها مقایسه کرد. خامنهای در اسفندماه گذشته به صراحت گفت که میخواهد از کرونا برای رژیم فرصت و نعمت بسازد.
من بارها از جانب مقاومت ایران اعلام کردهام که روند نامتعارف افزایش شمار قربانیان کرونا، حاصل سیاستهای جنایتکارانه و چپاولگرانه خامنهای و روحانی است. استراتژی اجساد و کلانتلفات انسانی برای سد بستن در برابر خطر قیام و سرنگونی و برای منفعل کردن، مأیوس کردن و بیحرکتی جامعه ایران است.
آنها مردم را بدون هر گونه کمک در پیشگیری و درمان، به سرکار میفرستند و در عینحال آنها را بهدلیل عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی، مقصر و عامل شیوع کرونا معرفی میکنند.
کارگزاران رژیم میگویند در ماه تیر بیماری شبیخون زده است و «پرستاران مثل برگ پاییزی میریزند» و دستکم ۱۵هزار تن از کادر درمانی به کرونا مبتلا شدهاند.
درودهای بیکران به پزشکان و پرستاران فداکار که در این ماهها با درد و رنج فراوان و مایهگذاری از جانشان برای نجات هموطنانمان یک دم آرام و قرار نداشتند. برای تقدیر از آنها یک دقیقه کف میزنیم.
دوستان عزیز،
در همین شرایط بحرانی آخوندهای حاکم از تخصیص بودجه برای مقابله با بیماری و حتی پرداخت حقوق پرستاران خودداری میکنند. وزیر بهداشت همین رژیم میگوید از اول شیوع کرونا بهرغم درخواستهای مکررش برای اولین بار در خرداد ماه، فقط ۳۰۰میلیون یورو یعنی ما به ازاء هر ایرانی ۳.۵ یورو، به این وزارتخانه برای مقابله با کرونا پرداخت شده که قابل مقایسه با هیچ کشوری در جهان نیست. البته همین پول هم، در چرخ دنده فساد فراگیر حکومتی حیف و میل میشود.
از آن طرف، آخوندها در حین بحران نفسگیر کرونا به فرستادن یک ماهواره پرهزینه به فضا ادامه دادند. همزمان فعالیت جنگی و تروریستی در عراق و سوریه و یمن را ادامه دادند و فعالیتهای شوم هستهیی را به سطح بالاتری رساندند. وزیر دفاع رژیم اخیراً در مجلس ارتجاع گفت: «در چهار سال گذشته ... تقریباً به اندازه ۱۰سال قبل، ما موشک تولید کردهایم».
راستی مخارج این فعالیتها از کجا تأمین میشود؛ جز با خالی کردن سفره مردم محروم؟
آخوندها تعداد پایگاههای بسیج ضدمردمی را به ۵۴هزار پایگاه رساندهاند. اگر فقط بهاندازه یک دهم این تعداد، بیمارستان ساخته بودند، شمار تلفات بیماری این همه بالا نمیرفت. در حالی که میدانیم شمار بیمارستانهای فعال در کشور فقط ۹۵۴تاست.
روز اول خرداد در شهرک فدک در کرمانشاه، مأموران رژیم با بیرحمی تمام، در حال تخریب خانه آسیه پناهی بودند. مادر هفت فرزند و فقیر و بیپناه. او مقاومت کرد. نمیخواست خانه۴۰ متریاش که همین تازگی با خون دل بسیار بهدست آورده بود، ویران شود. بارها فریاد کشید خانهام را خراب نکنید، اما آنقدر او را روی زمین کشیدند که جان سپرد.
راستی چند آسیه دیگر هر روز تحت حاکمیت آخوندها خانهخراب میشوند، چند نفر بهفقر و گرسنگی سقوط میکنند و چند نفر هر روز زجرکش میشوند؟
امروز بسیاری از زنان سرپرست خانوار، در خرابهها، گودالها و کانالها زندگی میکنند یا در زاغهها هستند و یا چادرنشیناند.
چرا آنها و ۳۸میلیون نفر دیگر حاشیهنشین و حلبینشین شدهاند؟ چرا بیش از ۷میلیون نفر از مردم ایران به زندگی در اطراف گورستانها مجبور شدهاند؟ بله، به هرکجا که نگاه میکنیم، ویرانگری آخوندهاست که قطعاً به آن پایان خواهیم داد.
آخوندهای حاکم باید پاسخ بدهند که چرا چندان چیزی از ارزش پول رسمی کشور باقی نمانده؟ چرا قدرت تولید شغل وجود ندارد؟ چرا ایران یکی از چهار کشور پرتورم جهان شده است؟
راستی به ما بگویید سه هزار میلیارد دلار درآمد نفت در حکومت خامنهای کجا رفته است؟ و بگویید که خامنهای از کجا آورده که در ستاد اجرایی خود ۱۰۰میلیارد دلار دارایی انباشته است؟
داراییهای صدها میلیارد دلاری سپاه پاسداران و نیروی انتظامی و آستان قدس و بنیاد مستضعفان از کجا آمده است؟
نهادها و بنیادهای ۱۵گانه تحت کنترل خامنهای در مجموع داراییشان به یکهزار میلیارد دلار سر میزند.
بله این نتیجه مستقیم ساقط کردن دست کم ۶۰میلیون نفر مردم ایران به زیر خط فقر است. ننگ و نفرین بر رژیم تبهکار و جنایتکار آخوندی.
تعهد ما در پیشگاه مردم و تاریخ ایران
تعهد ما به سرنگونی رژیم آخوندی، تعهد به پس گرفتن ایران و تمام حقوق بربادرفته و غارتشده مردم ایران است.
مردم ما باید از حق سلامتی، حق سرپناه، حق اشتغال، حق داشتن تشکل و سندیکا، حق خودمختاری ملیتها، حق مشارکت برابر در امور جامعه، حق برابری زن و مرد و حق حاکمیت مردم برخوردار باشند.
آزادی از بردگی دینی، آزادی از ستم جنسی، آزادی بیان، آزادی عقیده، آزادی انتخاب، آزادی از فقر و آزادی از ترس؛ یعنی پایان شکنجه و اعدام، و پایان ناامنی اجتماعی و اقتصادی.
احقاق این آزادیها و حقوق پایمالشده، تعهد ما در پیشگاه مردم و تاریخ ایران و پیمان ما با یکصد و بیست هزار شهید آزادی است.
اکنون در ایران، یکی از بزرگترین نبردها و آزمایشهای زمان بین آزادی و دیکتاتوری مذهبی، بین دمکراسی و بنیادگرایی دینی در جریان است. این نبرد با سرنوشت بشریت معاصر و صلح و امنیت جهانی پیوند خورده است.
از همه دولتها و مجامع بینالمللی میخواهیم که در رویارویی تاریخی با مهمترین تهدید صلح و امنیت جهان، در کنار مردم ایران باشند.
قطعنامه اخیر اکثریت مجلس نمایندگان آمریکا، الگوی معتبری پیش روی همه دولتها و جامعه بینالمللی درباره ایران است.
محاکمه دیپلمات تروریست رژیم در بلژیک
در سال۹۷ وقتی که سران رژیم ایران، یک کشتار تروریستی علیه گردهمآیی ایران آزاد در پاریس را طراحی کردند. تروریستها با بمبی که قرار بود منفجر کنند، توسط پلیس بلژیک توقیف شدند. دیپلمات رژیم که بمب را در دست آنها گذاشته بود، بیش از دو سال است که در زندان بهسر میبرد.
دو روز پیش محاکمه این دیپلمات و سه همدستش در بلژیک شروع شد. این نخستین بار است که یک دیپلمات در اروپا بهخاطر مشارکت مستقیم در تروریسم محاکمه میشود. این یک رسوایی بزرگ برای رژیم است و نشان میدهد که برای نابودی آلترناتیوش از هیچ جنایت و هیچ هزینهیی رویگردان نیست.
دیپلمات دستگیر شده رژیم با استفاده از امکانات دیپلماتیک، اجرای این طرح را تحت نظارت مقامات بالاتر وزارت اطلاعات بهعهده داشت.
محاکمه چهار تروریست دستگیر شده، یک خبر خوب و یک اقدام ضروری است، اما اجازه بدهید تأکید کنم، همچنانکه من بهعنوان شاهد در یک جلسه هفت ساعته، با ارائه اسناد و مدارک لازم تأکید کردم، آمران این عملیات تروریستی، خامنهای، روحانی، ظریف و علوی بودهاند.
این پرونده مدرک کافی و قاطعی است که بر اساس آن، شورای امنیت ملل متحد میتواند خامنهای و همدستاناش را بهعنوان بزرگترین آمران تروریسم در جهان امروز در مقابل عدالت قرار دهد. البته این مضافاً بر پرونده قتلعام زندانیان سیاسی است و لازمه متوقفکردن تروریسم افسارگسیخته و اعدامهای وحشیانه آخوندهاست.
هموطنان!
در آستانه سالگرد چند واقعه تاریخی فراموشنشدنی هستیم؛
قیام ۳۰تیر در حمایت از مصدق بزرگ، تأسیس شورای ملی مقاومت ایران در تهران به ابتکار مسعود رجوی، عملیات فروغ جاویدان و قتلعام۳۰ هزار زندانی سیاسی با حکم خمینی جلاد.
از قیام ۳۰تیر تا قیام آبان۹۸، خلقی که اینچنین خونبهای آزادی را میپردازد، بیگمان شایسته آزادی است و به آن دست خواهد یافت.
نسل ما، رسالت خود را در سرنگونی رژیم تبهکار آخوندی و احیای حقوق ضایعشده تمام مردم ایران یافته و در این مبارزه نصیبی جز شکنجه و شلاق و اعدام و جز تهمت و افترا نداشته است.
همچنان که بارها تکرار کردهام ما نیامدهایم که چیزی برای خود بخواهیم، ما برای نثارکردن و پرداختن آمدهایم.
ما برآنیم که آزادی و حاکمیت مردم را در ایران زمین جایگزین کنیم. و چنین خواهد شد.
سلام بر آزادی، سلام بر مردم ایران.