مریم رجوی: پیوستگی نسلها در نبرد برای آزادی
جوانان آگاه و شورشگر و قیامآفرین در سراسر ایران!
جوانان آگاه و اشرفنشان که به اینجا آمدهاید!
هموطنان و شخصیتهای محترمی که بهصورت آنلاین در این گردهمایی حضور دارید.
اکنون مردم و مقاومت ایران به لحظه فوقالعادهیی رسیدهاند. سرنوشت بر در میکوبد و ما را به انجام وظیفه بزرگ تاریخیمان به قیام برای آزادی فرامیخواند.
اینکه جوانان بپا خاسته در کانونهای شورشی نبردهای خود را گسترش دادهاند، بیجهت نیست.
اینکه شما نمایندگان پیشرو نسل جوان ایران در خارج کشور در اینجا گردآمده و به حمایت از رزمآوران آزادی در میهن اسیر قیام کردهاید، تصادفی نیست.
زمان قطعیترین نبردها و قیامها فرا رسیده است. نیروی تعیینکننده نبرد و قیام نسل جوان و شورشگر ایران است که سازمان میدهد و سازمان مییابد. میرزمد و از خود گذشتگی میکند و رژیم ولایت فقیه را بهزیر میکشد.
به این عزم توفنده و پرشور درود!
به شما که امروز نیروی تغییر هستید و فردا نیروی امید و ساختن ایران آزاد.
به شما رزمآوران کانونهای شورشی و یارانتان در اینجا و سراسر جهان درود که میخواهید بر اساس آزادی، دموکراسی و برابری نظم نوینی بسازید.
تشکیلات منسجم پشتوانه نسل جوان
امروز خامنهای در محاصره خشم و نارضایتی مردم ایران است و خلق ما کارآمدترین سلاحش یعنی نسلهای جدید را با پشتوانه یک تشکیلات منسجم با چند دهه نبرد با دو دیکتاتوری به میدان آورده است. این سلاح کارآمد عزم جوانان شورشگر ایران است. این سلاح نیروی رزمنده و فداکار است که شمایید. از دیرباز چه در کشور ما و چه در سراسر جهان، بزرگترین تغییرات در جهت آزادی خلقها نه بهدست نیروها و لشگرهای عظیم بلکه بهدست انسانهای از خود گذشته رخ داده است.
این شمایید که نیروی تعیینکننده روی زمین هستید. این ارادهها و دستهای شماست که چرخ ارتجاع و ستمگری را از حرکت میاندازد و چرخ انقلاب و آزادی را بهحرکت در میآورد.
مسعود گفته است: «جنگ اصلی در ایران از آغاز بین مردم و مقاومت و جبهه خلق از یکطرف و دیکتاتوری دینی از طرف دیگر بوده و تا مقصد آزادی ادامه دارد. جوانان جنگاور و شورشگر باید برای این نبرد آماده و آمادهتر شوند».

صفی بیانتها از ستارگان دنبالهدار
شما ادامه ۶۰سال، بهتر است بگویم ۱۲۰سال مبارزه پیوسته نسلها برای آزادی هستید. نسلهایی ماندگار که با رزم پیدرپی مرگ را بهسخره گرفتهاید و شکنجه و شکنجهگران را شکست دادهاید. شما که هیچگاه میدان را ترک نکردهاید. در ۵ مهر سال۱۳۶۰ با فریاد مرگ بر خمینی و شاه سلطان ولایت، مرگت فرا رسیده، پرچم سرنگونی را برافراشتید. یگانهای ارتش آزادیبخش ملی را به نیروهای پرقدرت مردم ایران بدل کردید و قیامهای ادامهدار ایران را برافروختید و برمیافروزید.
از قیام مشهد در سال۱۳۷۱ تا قیامهای۱۴۰۱، آخوندها هرگز تصور نمیکردند که صف بیانتهایی از ستارگان دنبالهدار این نسل در راهند و کار رژیمشان را بهپایان خواهند رساند.
افتخار بر شما و نسل شما که همچون وحید و جواد و بابک و یارانشان در زیر حکم اعدام زندانهای خامنهای و چوبههای دار را تحقیر کردهاید. در مقابل این بساط اختناق و ارعاب و این اعدامها و دستگیریهاست که این نسل پرتوان و بیشمار به خامنهای میگوید: آری بگیر، ببند، بکُش، گور خود کَنی به دست خود.
نسل شورشگر تشنه آزادی
حالا این جامعه ایران است که در برابر سیاست اعدام قد علم کرده است. اعتصاب ۱۵۰۰زندانی محکوم بهاعدام عزم مردم به جان آمدهیی است که این رژیم جنایتکار را نمیخواهند.
امروز بیش از هر زمان دیگر به سرنگونی رژیم آخوندی نزدیک شدهایم. آیا در تمام ۴۷سال گذشته زمانی را سراغ دارید که رژیم به این حد از ناتوانی و پوسیدگی رسیده باشد؟ چه زمانی را سراغ دارید که مانند امروز همه شبه راهحلها که هدفی جز حفظ رژیم نداشته، شکستخورده باشند.
آنهایی که به درون این رژیم دخیل بسته بودند و شکنجهگران خط امامی را بهعنوان اصلاحطلب، رنگآمیزی میکردند حالا دور انداخته شدند. کسانی که به جنگ و دخالت نظامی خارجی چشم دوخته بودند سوختند و مفتضح شدند. حسرتزدگان سلطنت سرنگون شده با یک طرح مدون اقرار کردند که باز تولید یک نئوفاشیسم را در سر میپرورانند، آنهم با تکیه بر نهادهای جنایتکار همین رژیم.
و در صحنه بینالمللی اثبات شد که خطای بزرگ در مورد ایران، سیاست مماشات است. سیاست فاجعهباری که اضافه بر ننگ، جنگ را هم بهدنبال داشت.
در نتیجه روشن شد که دو راه بیشتر وجود ندارد:
– یا ادامه همین رژیم یا یک انقلاب دموکراتیک.
– یا ولایت فقیه یا یک جمهوری بر اساس رأی مردم.
بنابراین راهحل همان است که آماج بزرگترین سانسور قرن است. همان راهحلی که بیوقفه شیطانسازی میشود و با توپخانه اتهامهای بیشمار به آن شلیک میشود.
راهحل حقیقی سرنگونی رژیم بهدست مردم ایران و مقاومت سازمانیافته آنها و همین نیروی شورشگر تشنه آزادی است.
مبارزه چند نسل در کنار هم برای آزادی
متحدان آخوندها برای حفظ رژیم ادعا میکنند این مقاومت در بین مردم پایگاهی ندارد. راست میگویید ما پایگاه مطلوب شما را که بسیجیها و اصلاحاتیها و سربازان گمنامند هرگز نداشتهایم و هرگز نمیخواهیم داشته باشیم. برای ما مردم ایران و همین نسل شورشگر خواهان آزادی کافی است. درست در نقطه مقابل رژیم که با ریزش مستمر مواجه است، افتخار بزرگ مجاهدین این است که چند نسل در کنار هم و دوشادوش هم مبارزه میکنند و هر روز بر صف آنها افزوده میشود.
– از مجاهدانی که مبارزه را از دل شکنجهگاههای شاه آغاز کردهاند و یک عمر را بدون لحظهیی درنگ در این راه گذاشتهاند.
– تا هزاران دختر و پسر جوان در کانونهای شورشی
– و تا شما جوانان آگاه و متعهدی که در خارج از کشور به مایهگذاری و پشتیبانی از آنها برخاستهاید.
– تا آنها که یک الگوی رزم و پایداری و ثبات قدم برپا کردهاند یعنی مجاهدان پایدار و استوار در اشرف۳، هزار زن قهرمان در شورای مرکزی و نسلی از مردان رها.

بهخصوص که در آستانه دهمین سالگرد حمله موشکی نیروی تروریستی قدس به لیبرتی هستیم که ۲۴مجاهد خلق در آن بهشهادت رسیدند و پرچم خونین آزادی ایران را در اهتزاز نگهداشتند.
وقتی که از نسل جدید از اندیشه نو و از عزم نسل جوان صحبت میکنیم یعنی اراده تغییر یعنی انتخاب آزادانه، یعنی مشارکت برابر زنان و جوانان در تعیین سرنوشت جامعه و کشورشان.
در حاکمیت آخوندها بیکاری، فقر و چوبههای دار بیش از همه سهم جوانان است. اما نسل جوان ایران برخاسته تا این بیعدالتی رسوا را واژگون کند. همان جوانانی که با بیشترین آگاهی و بالاترین تحصیلات دانشگاهی سهمی از درآمد و ثروت کشورشان ندارند. همان نیروی نوجو و پر استعداد که انرژی خلاقش راهی جز امثال دستفروشی و کولبری و سوختبری و مسافرکشی نمییابد و قلبش لبریز از بیزاری و خشم نسبت به حاکمان جانی و غارتگر است. از همین نسل است که آتشفشان قیامها برمیخیزد و کاخ ستم ضحاک زمان را به زیر میکشد.
قلب مسأله نبرد برای آزادی
میپرسید برای این تغییر بزرگ چه باید کرد؟
بفرمایید این کانونهای شورشی که با رزم بیامان خود مشعل قیام و انقلاب را روشن نگه داشتهاند. دستان شما جوانان وقتی در دستان همرزمانتان قرار میگیرد همان بازوی پراقتدار خلق است که قیام و ارتش آزادی را بهحرکت در میآورد. بدانید که از شما نوجوانان و جوانان در اروپا یا آمریکا و کانادا و استرالیا که هزاران کیلومتر دور از میهنتان به سر میبرید برای انقلاب و آزادی بسیاری کارها برمیآید. میتوانید هر جوان ایرانی را برانگیزید که بهجبهه سرنگونی رژیم آخوندی بپیوندد و خود را یار و یاور کانون شورشی کند. مسیری را در پیش بگیرید که از خود گذشتن بهخاطر رهایی یک خلق اسیر است. هر قدر در این مسیر بپردازید خودتان را رهاتر و آزادتر میکنید. خودتان را توانمند و قدرتمند میکنید. خودتان را به انسانهای شایسته یک جهان پیشرفته و رها و تکاملی تبدیل میکنید.
سالها پیش از این مسعود گفته بود: «ما به دوشها به شانهها یعنی به ظرفیتها به قلبها به ضمیرها و به روانها و ذهنهایی نیاز داریم که بتوانند از هر جهت رنج یک انقلاب را تحمل کنند و بارش را بر دوش بکشند». زیرا میخواهیم «این تفکر ارتجاعی ضدخلقی را از بنیاد ریشهکن کنیم. پس بجنگ تا بجنگیم».
بله قلب مسأله برای همه نسلها در هر کجا و هر زمان که باشند، یکی است و آن نبرد برای آزادی و برابری است. حرف اصلی یک انتخاب است. انتخاب گذشتن از منافع خود بهخاطر تغییر سرنوشت مردم. این همان انتخاب ۲هزار سال پیش اسپارتاکوس است. همان انتخاب۱۴۰۰ سال پیش امام حسین و یارانش و حضرت زینب، در آفرینش صحنه جاودان عاشورا و خروشیدن در بارگاه یزید است.
همان انتخاب ۱۲۰سال پیش جوانان و نوجوانان ایران است که انقلاب مشروطه را بهپیروزی رساندند. این همان راهی است که یک روز ۳جوان ۲۵ ـ۲۶ ساله آن را آغاز کردند یعنی حنیف و سعید و بدیعزادگان.
شصتسال پیش آنها انتخاب کردند راه و رسم نویی را بهوجود آورند. آن راه نو سازمان مجاهدین خلق ایران بود. همان سازمانی که مسعود در زندان و بعد از شهادت بنیانگذاران در حالی که یک جوان ۲۴ساله بود مسئولیت ادامهداری و گسترش آن را بهعهده گرفت و آنرا بهنقطه کنونی اعتلا داده است.
درود درود درود!

۵۴ سال پیش مجاهد شهید مهدی رضایی بعد از دستگیری و بعد از ماهها شکنجه در بیدادگاه نظامی شاه بهدادستان گفت: «ما جوانانی تحصیل کرده هستیم. بهترین زندگی و امکانات را داشتیم ولی از همه چیز دست شستهایم تا مردممان را نجات بدهیم». درود بر مهدی رضایی گل سرخ انقلاب! این انتخاب همان جرقه انقلاب است.
وقتی بخواهید جلو بروید وقتی بخواهید از آنچه دست و پایتان را بسته است کنده شوید، لازمهاش شورشگری است. شورش علیه همان قدرتی که انسان را متوقف کرده است. شورش علیه فرهنگ ارتجاعی، علیه مناسبات استثماری، علیه نظام مردسالار و شورش علیه هر تفکری که انسان را در پیله خودش اسیر کرده است و حالا نوبت شما و نوبت نسلهای در راه برای چنین انتخابهای جانانهیی است تا نقش خود را در سرنگونی این رژیم و طرح نوین ایران فردا ایفا کنید.
میخواهیم ایرانی آزاد و آباد بسازیم
ما میخواهیم ایرانی آزاد و آباد بسازیم. ایرانی که در آن همه استعدادها شکوفا شود و سرمایههای انسانی به ایران دموکراتیک فردا بازگردد. میخواهیم ایران را پس بگیریم و این میهن ویرانشده را دوباره بسازیم. اگر چه با خشت جان خویش. ایرانی که در آن عموم شهروندان از حقوق برابر برخوردار باشند و در پیشرفت سیاسی و اقتصادی این میهن نقشآفرینی کنند. میهنی که در آن کسی بهخاطر اعتقاد یا عدم اعتقاد به یک دین یا مذهب از امتیازی برخوردار نباشد و یا از محرومیتی رنج نبرد.
ما میخواهیم به ستم مضاعفی که ملیتهای مختلف در دیکتاتوری سلطنتی و دینی از آن رنج بردهاند پایان دهیم و از خودمختاری در چارچوب ایران واحد و یکپارچه دفاع میکنیم.
میهنی میخواهیم که در آن هیچ دری به روی زنان بسته نباشد. جامعه و میهنی که در آن زنان از آزادیها و حقوق برابر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی برخوردار باشند و در رهبری سیاسی جامعه مشارکت فعال و برابر داشته باشند. میهنی میخواهیم که در آن جوانان در تعیین سرنوشت کشورشان نقش اساسی داشته باشند و در اداره امور هر شهر و روستا یا هر واحد تولیدی، آموزشی و اداری، نقش خلاق و پر انرژی خود را ایفا کنند.
مهمترین شاخص دموکراسی در ایران آزاد فردا نقشی است که زنان و جوانان باید از آن برخوردار شوند. شما نسل جوان ایران را برای چنین آینده باشکوهی به رزم و تلاش هر چه بیشتر فرامیخوانم.

آبان ۹۸ آتشفشان خشم مردم ایران
این روزها به سالگرد قیام بزرگ آبان ۱۳۹۸ نزدیک میشویم. قیام آبان، آتشفشان خشم مردم ایران برای سرنگونی رژیم ولایت فقیه را در ۲۰۰شهر شعلهور کرد. «۸۰۰ نقطه کشور» به کانون شورش و اعتراض علیه رژیم تبدیل شد و بیش از ۱۸۹۰ مرکز سرکوب، غارت، چپاول و تبلیغ ارتجاع مورد تهاجم قرار گرفت. در شهرهایی مثل شیراز، کرج، رباط کریم و فردیس بخشی از شهر برای ساعتهای متمادی آزاد شد و شهرهای شورشی و کانونهای شورشی خود را نمایان کردند.
راستی که استراتژی مجاهدین در کف خیابانها جاری شد. درود بر۱۵۰۰ شهید سرفراز قیام آبان، از شهر غرقه بهخون ماهشهر تا تهران، شهریار، اسلامشهر، بهبهان، اهواز، اصفهان، سیرجان و مریوان و درود به خالقان الگوی درخشانی که نشان دادند چگونه و از چه راهی خلق و قیامهای توفندهاش با نیروی رزمآور و سازمانیافته پیشتازش رژیم آخوندها را میتواند و باید سرنگون کند.
ای جوانان وطن!
قلبتان، چشمه جوشان امید
عزمتان، سختی پولاد یقین
یک قدم مانده به پیش!
روز آزادی این خلق اسیر
بیگمان در راه است.