سخنرانی مریم رجوی در پایان گردهمایی تاریخی ۱۰۰۰زندانی شیخ و شاه در اشرف۳ -۲۳ آبان ۱۴۰۰
خواهران و برادران،
هموطنان عزیز!
در شب دومین سالگرد قیام بزرگ آبان علیه رژیم آخوندی، به شهیدان این قیام، به۳۰هزار زندانی سیاسی قتلعام شده در سال۶۷ و همه قهرمانان شهید این چهار دهه درود میفرستیم.
قیام آبان، آن آبان خونین و آتشین و آبان قتلعام شده، آتشی است که خاموش نشده و خاموشی نمیپذیرد؛ آن ۱۵۰۰جوان و نوجوان که در خیابانها و کوچه پسکوچهها و نیزارها به رگبار بسته شدند، دوباره برمیخیزند و در هیات یک ارتش بزرگ و بیشمار به نبرد ادامه میدهند و این نبرد تا آبانهای دیگر ادامه دارد، تا قیامهای بسا توفندهتر، تا محاکمه آمران و عاملان همه کشتارها و سرنگونی استبداد مذهبی حاکم بر ایران.
اجتماع هزار زندانی سیاسی مجاهد
گردهمایی شما ۱۰۰۰زندانی سیاسی در رژیمهای شاه و شیخ در بزرگداشت قیام آبان، پیام ویژهیی دارد. پیام شما این است که دادخواهی شهیدان، برپایی قیام برای سرنگونی آخوندی است.
از راهروهای مرگ تا خیابانهای تهران و تبریز و اصفهان و اهواز و تا آزادی تمام مردم ایران، مجاهدین از این هدف دست بر نخواهند داشت.
به گفته مسعود شما پیشتازان پانصد هزار زندانی شکنجه شده هستید. شما پرچم دفاع از خونها و رنجهای آنها را برافراشتهاید، شما یاد ۳۰هزار گل سرخ جنبش مقاومت و آزادی را زنده کردهاید.
شما صدای قتلعامشدگان، رهروان مصمم مجاهدین سر موضع و به پاخاستگان برای روز بزرگ دادخواهی خلق و سرنگونی این رژیم هستید.
شهادتهای شما در جلسات محاکمه یک دژخیم قتلعام چه در سوئد و چه در آلبانی دستاوردی برای جنبش دادخواهی است. والا اگر مجاهدین و هواداران وفادار آنها در این محاکمه نمیبودند، بدون شک پرونده مسیر دیگری طی میکرد.
بهخاطر اهمیت این شهادتها بود که جلسات این دادگاه از استکهلم به دورس منتقل شد. رئیس دادگاه در استکهلم گفت: «آنان طبق اطلاعات و شواهد موجود، در بررسی این پرونده، تعیینکننده محسوب میشوند».
بله، تعیینکننده.
این چکیده نقش مجاهدین در بیش از ۴دهه مبارزه علیه استبداد مذهبی است. کار شما به این معناست که آخوندها نمیتوانند از مکافات نسلکشی و جنایت علیه بشریت بگریزند. هویتزدایی از مجاهدین قتلعام شده توسط وزارت بدنام و مستخدماناش شکست خورده است.
مجاهدین که ۹۰ درصد قتلعامشدگان را تشکیل دادهاند، بر سر موضع خود ایستادند و وجدان مقاومت و شورش را در جامعه ایران غنا بخشیدند. به گفته یکی از شاهدان دادگاه، در کوران قتلعام زندانیان سیاسی، دژخیمی به نام ناصریان گفته بود: «من نمیدانم این جریان نفاق (یعنی مجاهدین) با شما چه کرده است. طنابهای دار را دیدند، دوستانشان را دیدند که آویزان کردیم، ولی یکی از آنها (منظورش مجاهدین سرموضع بود) حاضر نشد برگردد و بگوید ما پشیمان شدیم».
و باز یکی دیگر از شاهدان، درباره مقاومت سیمین هژبر یک دانشآموز۱۷ساله، شهادت داد:
دژخیم سیمین را شکنجه میکرد و اطلاعات همرزماناش را میخواست. ولی سیمین زیر آن همه کابل لب باز نمیکرد تا اینکه دژخیم، مستأصل به او گفت: اقلا یک کلمه بگو نمیدانم و سیمین فریاد زد میدانم، ولی به تو نمیگویم.
راستی که «نه» تاریخی مجاهدان قتلعام شده، یک حماسه جاودان خلق کرد. سروده لویی آراگون شاعر فرانسوی گویی در وصف آنهاست که میگوید:
« به یاد آرید آنها را که بدنشان را در چرخ دندهها گذاشتند تا زمانه عوض شود و به یاد آرید آنها را که حتی قفسشان را زیر سئوال نبردند».
شاه و شیخ میخواستند همه چیز در دروغ و سکوت و بیخبری فرو برود. اما شما آن را برهم زدید. برای سالهای طولانی رنج اسارت را به جان خریدید. مخصوصاً در روزگار خمینی حتی واحدهای مسکونی که الان داشتید میگفتید تا قفس و تابوت را در نوردیدید و این مسئولیت را بر دوش کشیدید تا از آن ستارگان شبکوب آسمان انقلاب ایران، برای مردم جهان خبر بیاورید.
به قول زنده یاد سیمین بهبهانی که در پائیز ۶۷ سروده بود:
دیوانه آتش افروخت وان خیل زندانی سوخت
خاکستر از آنان کو؟ تا سوی ما آرد باد
سنگی نه و گوری نه، اوراق مسطوری نه
نام و نشان از آنان دیگر که دارد در یاد؟
نه نه که آنان پاکند روشنگر افلاکند
هر اختری از آنان هرشب خبر خواهد داد
خامنهای و رئیسی آمران کشتار آبان ۹۸
حالا رسیدهایم به سالگرد قیام آبان ۹۸، روز فوران آتشین دادخواهی برای سرنگونی رژیم، روز طوفان بزرگ خشم خلق و روزی که جوانان آگاه و رزمنده، فقط ظرف ۴۸ ساعت ۹۰۰ مرکز رژیم را در ۲۰۰ شهر ایران در هم کوبیدند.
روزی که شهرهای شورشی از چنگال آخوندها و پاسداران بیرون آمد و خلق اسیر برای ساعتهای متمادی طعم آزادی را چشید. روزی که یک الگوی واقعی از عملیات سرنگونی خلق شد و چنان که مسعود گفت، در آن «استراتژی ظفرنمون ارتش آزادی در کانونها و محلهها و شهرهای شورشی محک خورد».
درودهای بیپایان به دلیران بیباک قیام آبان که با دستهای خالی با هیولای اختناق و سرکوب درافتادند و درس جانانهیی به آنها دادند، بهآن شورشگران که دیوار رعب و وحشت را شکستند و ترس را بر اردوی پاسداران، حاکم کردند.
سرخترین درودها نثار آنان باد. آنها که در نیزارهای شهرک طالقانی ماهشهر به رگبار بسته شدند، آن پیکرهای پاکی که توسط پاسداران در کانالهای آب انداخته شدند، آنها که با شلیک هلیکوپترهای دشمن در خون غرق شدند و آن جوانان و نوجوانان شجاع در شیراز یا اسلامشهر و شهریار و قلعهحسنخان یا کرمانشاه و اهواز و کرج که به شهادت رسیدند، به همه آنها هزاران درود.
همه میدانند که سردمداران رژیم دستور این کشتار را دادند. محال است که خامنه ای و رئیسی و سایر مسئولان نظام بتوانند از محاکمه و مجازات فرار کنند. محال است که مردم و مقاومت ایران از این هدف دست بردارند و محال است که فریاد مادران شجاع شهیدان آبان خاموش شود. هرگز خاموش نخواهد شد.
در این روزها ابتکار ارزنده و به موقع «دادگاه بینالمللی مردمی آبان» که با تلاش پیگیر مدافعان سرشناس حقوقبشر و با حضور وکلا و حقوقدانان برجسته بینالمللی تشکیل شده، یک قدم بسیار تحسینبرانگیز و موثر در راستای دادخواهی خون شهیدان قیام آبان است.
امیدواریم شهادتهای تکاندهنده مجروحان و بستگان قربانیان و ثبت وقایع و جزئیات دهشتناک آن جنایت بزرگ، پیشدرآمد قرار گرفتن آمران و عاملان این جنایت، یعنی سردمداران نظام منحوس ولایت فقیه در برابر دادگاههای ایران آزاد فردا یا دادگاههای بینالمللی باشد.
پیامدهای قیام آبان
وقایع دوره دو ساله بعد از قیام آبان حقایق مهمی را اثبات کرد:
۱ـ شرایط عینی برای سرنگونی و انقلاب دمکراتیک پختهتر و آمادهتر شده است. اقتصاد کشور در کما فرو رفته، فقر و گرسنگی، بخش اعظم جمعیت را فرا گرفته است.
خامنهای عامدانه راه سرایت بیماری کرونا را باز گذاشت و واردات واکسن را ممنوع کرد. او میخواست با گسترش مرگ و میرها، عصیان و اعتراض جامعه را مهار کند، اما جنبش اعتراضی با قیام مردم بلوچستان و قیام تشنگان خوزستان و اعتراضات معلمان، کشاورزان و کارگران در سراسر ایران بازهم سر برآورد.
۲ ـ قیام آبان همه راهها را به روی رژیم بست و فقط راه سرنگونی را بهروی این رژیم باز گذاشت. چرا خامنهای رژیم خود را یکپایه و منقبض و شکننده کرد؟ چرا جلاد۶۷ را سر کار آورد؟ به این دلیل که تمامیت رژیم در شرایط خطیر و اضطراری است. برای همین برای حفظ رژیم به طور مضاعف بهتقلای جنونآسا مثل برنامه موشکی و برنامه تولید بمب اتمی روی آورده است.
اما جبراً در مسیری قدم گذاشته که قیام و سرنگونی را در برابر خودش میبیند. بهخصوص که در این دو سال، رژیم باز هم نشان داد که نه میخواهد و نه میتواند نارضایتی عمیق جامعه را خنثی کند و یا آن را کاهش دهد.
۳- آبان بزرگ و دوره دو ساله پس از آن، گوهر انقلابی قیامها را درخشان و تابان کرد. صحت استراتژی کانونها و شهرهای شورشی در قیام آبان بارز شد. کانونهای شورشی بیوقفه به اقدامات و عملیات ضداختناق دست زدند، شبکه نیروهای مجاهدین در شهرهای ایران از گسترش کیفی برخوردار شد و جنبش اعتراضی راه خود را به سوی سازمانیافتگی و برپایی ارتش بزرگ آزادی پیدا کرد. این تعرض بزرگ ارتش جوانان آگاه و محروم بود. این نیروی رزمنده همچنان در بطن جامعه ایران بیتابی میکند و در کمین ایستاده است تا دوباره و صدباره بر سر رژیم ولایت فقیه فرود بیاید.
بنابراین به آخوندها میگوییم گمان نکنید نیروی سپاه و بسیج شما زیاد و قابل اتکا هستند.
گمان نکنید که پاسداران فاسد و پولپرست، رژیمتان را نجات میدهند. همه پاسداران و مزدوران اطلاعات و بسیجتان را هم بهخیابانها بیاورید، باز در برابر ارتش بیشماران حقیر و ناچیزید.
قیام آبان در خون فرو رفت، اما آبآنهای بزرگتر و سهمگینتر در راه است. این صدای پای آبان سراپا آتش است که در تمام ایران شنیده میشود.
ارتش بیشماران میآید و به آرزوی بزرگ مردم ایران برای کسب آزادی جامه عمل میپوشاند.
سلام بر آزادی.
سلام بر شورشگران و برپادارندگان قیامها در سراسر ایران.
سلام و درود بر همه شما.