- صورت مسأله واقعی در سیاست آمریکا و اروپا در برابر فاشیسم دینی حاکم بر ایران چیست؟ استمالت یا قاطعیت؟
هموطنان عزیز،
ایرانیان آزاده،
اشرف نشانها و یاران مقاومت،
شورشگران برای ایران و آزادی که امروز از ایالتهای مختلف آمریکا، در واشنگتن جمع شدهاید
ملت ایران سرود و خروش شما برای آزادی را میشنود.
اکنون شما صدای یک ملت ستمدیده، سرکوبشده و سرقتشده هستید.
به شما، به منتخبان مردم آمریکا در اینجا، به شخصیتها، دوستان و حامیان دیرین مقاومت مردم ایران برای دموکراسی و حقوقبشر که در کنار شما حضور دارند، درود میفرستم.
عید مقاومت مبارک،
۳۰خرداد روز شهیدان و زندانیان سیاسی،
روز تأسیس ارتش آزادی،
و مقاومتی که ۴دهه بیوقفه و بیدریغ در همه عرصهها با رنج و رزم و فدا حرکت کرده است.
حاکمیت جمهور مردم در برابر حاکمیت آخوندها
آخوندهای خونریز از ۴۰سال پیش برای دور کردن خشم مردم از خودشان، آدرس دشمن را در آمریکا میدادند. ما فریب نخوردیم و بهقول مسعود رجوی وقتی که گفتیم مرگ بر ارتجاع پای آن ایستادیم و گفتیم و میگوییم: سرنگونی، سرنگونی، سرنگونی!
حالا مردم ایران در کوچه و بازار فریاد میزنند که دشمن ما همینجاست اما آخوندها به دروغ میگویند که آمریکاست.
بله، این رژیمی است که در قانون اساسیاش حاکمیت آخوندها را بهجای حاکمیت جمهور مردم و رأی مردم رسمیت داده است.
آخوندهای قرونوسطایی به رزمندگان آزادی و ارتش آزادی میگویند:
-تسلیم شوید والا کافر و مرتد و محارب هستید، عوامل استکبار جهانی هستید، سکت و فرقه هستید و در داخل ایران جایگاه و پایگاه ندارید.
- مقاومت نکنید، والا تروریست هستید. والا با سیلی از مطالب جعلی روبهرو میشوید.
بله، کارزار ننگین شیطانسازی از مقاومت در رسانههای مماشات برای این است که نتیجهگیری کنند که رژیم ولایتفقیه برای مردم ایران بهتر است. آلترناتیوی وجود ندارد! فکرش را نکنید! حرفش را هم نزنید!
-نتیجه اینکه: باید با فاشیسم دینی مماشات کرد و هیچ راه دیگری نیست.
-حالا اگر دولت آمریکا با فاشیسم دینی مماشات نکند، جنگطلب است.
-اگر مانع رسیدن این رژیم به بمب اتمیشود، جنگطلب است.
یاوهگویی آخوندها و وزیر خارجه آنها درباره تیم B در آمریکا فقط فرافکنی و سرپوش برای تیم بمبسازی خود آنهاست.
از بمب اتمی تا بمبگذاری در آلبانی و فرانسه تا بمبگذاری و مینگذاری در بدنه کشتیها در خلیجفارس و انفجارها و پهپاد و موشکها در عربستان و نشانه رفتن سفارت آمریکا در بغداد.
وقتی آخوندها قیمت نمیدهند جریتر میشوند و قدم به پیش میگذارند، شلیک کاتیوشا در موصل و بصره، و حمله موشکی به پهپاد آمریکایی نمونههای بسیار گویایی است.
راستی چه کسی دارد جنگافروزی میکند؟
چه کسی به اشرف و لیبرتی پیاپی موشک میزد؟
قبل از لیستگذاری سپاه و تحریمها، و قبل از خارج شدن آمریکا از معامله اتمی، آخوندها بیمحابا میگفتند، سوریه استان سی و پنجم آنهاست. بیمحابا میگفتند عراق برای آنها «مرکز و پایتخت» است و حتی «جغرافیای آن از ایران غیرقابل تجزیه است».
سرکرده کنونی سپاه پاسداران صریحاً گفت «جغرافیای انقلاب ما تا شمال آفریقا پیش رفته» و خط و نشان میکشید که:
در سال ۱۳۶۲در لبنان «شعلههای انقلاب اسلامی زبانه کشید و در یک حرکت شجاعانه توسط یک جوان مسلمان ۲۶۰تفنگدار آمریکایی در شرق دریای مدیترانه در بیروت زیر آوارها دفن شدند».
بله، مردم ایران در سیل و تنگدستی و انواع و اقسام فجایع، فریاد میزنند سوریه را رها کن، فکری بهحال ما کن. اما دخالتها و جنایتهای این رژیم در عراق، در سوریه، در یمن، در لبنان و در افغانستان تابحال برایش هیچ عواقب جدی در برنداشته است.
استمالت یا قاطعیت؟
راستی صورت مسأله واقعی در سیاست آمریکا و اروپا در برابر فاشیسم دینی حاکم بر ایران چیست؟ استمالت یا قاطعیت؟
حالا هر قدر به پایان این رژیم نزدیک میشویم، قطببندی بین رژیم و ضد رژیم برجستهتر میشود.
محافل طرفدار این رژیم، و کسانی که در ادامه همین رژیم منفعت دارند، بهرغم اینکه ۴۰سال است که این رژیم با مردم ایران و جهان در جنگ مستمر است، به بهانه نگرانی از وقوع جنگ، جامعه جهانی را از هر گونه قاطعیت برحذر میدارند و استمالت از قاتلان حاکم بر ایران را تبلیغ میکنند.
اما قربانیان اصلی مردم ایران هستند و تجربه ۴۰سال گذشته نشان میدهد که رژیم ولایتفقیه فاقد هر گونه ظرفیت رفرم و تغییر رفتار است. آری افعی هرگز کبوتر نمیزاید.
خامنهای میگوید تغییر رفتار رژیم مترادف تغییر رژیم است.
بنابراین، صورت مسأله واقعی برای ما و مردم ما و مقاومت ماچیست؟ تسلیم یا نبرد آزادیبخش؟
به بیانیه استقلال آمریکا نگاه کنید، صورت مسأله برای جرج واشنگتن، توماس جفرسون و بنجامین فرانکلین و یاران و همرزمان آنها هم، همین بوده است. پاسخ ما هم همان است: مقاومت و نبرد تا پیروزی.
مردم ایران خواهان آزادی و حقوقبشر هستند
-درود بر زنان و مردان شجاعی که در این مسیر در کانونهای شورشی و شوراهای مردمی مقاومت، برای آزادی صف بستهاند و افتخار بر شما که این صف را در پایتخت آمریکا امتداد دادهاید.
سه ماه پیش برای نخستین بار در هفتاد سال گذشته رئیسجمهور ایالات متحده در پیام خود به مردم ایران به مناسبت نوروز گواهی داد که:
«مردم ایران بهدنبال پس گرفتن تاریخ پرافتخار کشورشان، فرهنگ رسایشان، و جایگاه مشروع شان در جهان هستند. آنها سزاوار حکومتی هستند که پاسخگو باشد و با آنها با احترام و کرامت رفتار کند»
و تأکید کرد «ما تعهد میدهیم که هرگز در مقابل خواستههای مردم ایران برای آزادی سکوت نکنیم و هیچگاه مبارزه مداوم آنها برای حقوقبشر را فراموش نخواهیم کرد».
بله، ما چیزی بیش از این نمیخواهیم: آزادی و حقوقبشر که البته برای ما راهگشای توسعه و عدالت هم هست.
-این، صلح و امنیت در ایران و منطقه را بهدنبال دارد.
-یک ایران بدون فاشیسم دینی، غیراتمی و بدون تروریسم و جنگافروزی.
آزادی بر شیخ و شاه پیروز میشود
این، همچنانکه مسعود رجوی گفت: صلح و امنیت و دموکراسی و حقوقبشر و ثبات و سازندگی و دوستی و یک ایران غیراتمی و خواهان همکاری و توسعه اقتصادی را در این منطقه از جهان پیشنهاد میکند و به قوانین و کنوانسیونهای بینالمللی احترام میگذارد….
بههمین خاطر است که آخوندها بیش از هر چیز از تغییر بهدست مردم و مقاومت ایران و مجاهدین خلق میترسند.
درست در همین نقطه، روشن میشود که دیکتاتوری دینی در رویارویی با مقاومت گرگ کاغذی است و سرنوشتی جز همان سرنوشت دیکتاتوری شاه ندارد. این حکم تاریخ و خواست مردم ایران است.
آری، آزادی بر شاه و شیخ پیروز میشود.
هموطنان،
یاران شورشگر و شوریده بر دیکتاتوری و فاشیسم دینی،
این رژیم هر روز ضعیفتر از روز قبل و به سرنگونی یک روز نزدیکتر میشود.
متقابلاًًً مسئولیت همه ما سنگینتر میشود.
ما در دوران آمادهباش بهسر میبریم.
بیتردید دیکتاتوری لرزان آخوندی در برابر مقاومت و قیام ملت ما و ارتش بزرگ آزادی دوام نمیآورد.
سلام بر آزادی
درود بر همه شما