به مناسبت روز جهانی علیه اعدام، به یکصد و بیست هزار قهرمان آزادی ایران که توسط آخوندهای حاکم به شهادت رسیدهاند درود میفرستم.
خونهای جوشان آنها نه فقط تأثیر تعیینکنندهیی در افشای ولایتفقیه بهعنوان رژیم اعدام و کشتار داشته است، بلکه عامل تاریخی مؤثری جهت برچیدن مجازات اعدام در ایران و کل جهان است. و بیشک روزی که این رژیم سرنگون شود مجازات اعدام دیگر تکیهگاه و پشتوانهیی در کل جهان ندارد.
در ۴۰سال گذشته چرخه اعدام جوانان ایران، چرخه حیات استبداد دینی بوده است. این آسیای خون و جنون هم اختناق و خفقان و وحشت برای حفظ یک حکومت پوسیده تولید کرده است، هم ساز و کاری است که در آن آدمکشان فرو مایه رژیم با بازجویی و شکنجه و تیرخلاص زدن یا انداختن حلقهدار بهگردن محکومان، راه و روش اداره حکومت را میآموزند. در همین مسیر است که آخوند رئیسی جلاد قتلعام ۶۷ بهریاست قوه قضاییه رسیده است.
مراجع بینالمللی شمار اعدامها در سال ۲۰۱۸ را ۲۵۳نفر گزارش کردهاند. اما این تنها بخشی از شمار واقعی اعدامهاست. بسیاری اعدامهای دیگر هست که رژیم مخفیانه انجام داده است.
در میان اعدامهای اعلام شده، دست کم چهار زن و مرد نوجوان بهخاطر اتهامی اعدام شدهاند که مربوط به دوره کودکی و نوجوانی آنهاست؛ یعنی در زیر حکم اعدام به سن ۱۸سالگی رسیدهاند.
در همین دوره، شمار اعدامهای سیاسی بهصورت چشمگیری افزایش یافته است.
در خرداد گذشته، یک زندانی سیاسی در زندان فشافویه در یک طرح جنایتکارانه از سوی رژیم آخوندی به طرز فجیعی بهقتل رسید. در ماههای مرداد و شهریور سه زندانی سیاسی در دزفول و کازرون اعدام شدند و در آبان گذشته چنان که عفو بینالملل گزارش داد ۲۲نفر از هموطنان عرب مخفیانه اعدام شدند.
این وقایع ارتباط مستقیمی با تنگنای مرگبار رژیم و تلاشهای وحشتزدهاش برای مهار نارضایتیهای متراکم جامعه دارد، و لزوم توجه ملل متحد و مراجع بینالمللی مدافع حقوقبشر به وضعیت زندانیان سیاسی را بیشازپیش افزایش داده است. نباید اجازه داد که رژیم آخوندی برای مقابله با جنبش اعتراضی، با دست باز جان زندانیان سیاسی را بهخطر بیندازد.
نقض وحشیانه حقوقبشر مردم ایران، از جمله اعدامهای بیوقفه توسط رژیم حاکم بهمیزان زیادی در پناه سیاست مماشات و سکوت دولتهای غرب صورت گرفته است. از سال ۲۰۱۳، سال روی کار آمدن آخوند روحانی تا امروز شمار اعدامها به حدود چهار هزار مورد رسیده است. این بخشی از بیلان سیاه کسی است که بهعنوان یک آخوند بهاصطلاح میانهرو از سوی دولتهای مماشاتگر وانمود شد تا در پشت این ویترین فریبکارانه سیاست حفظ فاشیسم دینی و معاملات تجاری و سیاسی با آن را ادامه دهند؛ البته با چشم بستن بر نقض حقوقبشر و به بهای رنج و خون مردم ایران. سیاستی که پشتوانه و تکیهگاه این رژیم در صدور تروریسم آنهم با سوءاستفاده از تسهیلات دیپلماتیک در خاک اروپا و جنگافروزیهایش در منطقه از جمله حمله بهکشتیهای در آبهای بینالمللی یا حمله به تأسیسات نفتی کشورهای همسایه یا حملات تروریستی در سایر کشورها شده است.
برای ایستادن در مقابل رژیمی که آشکارا تهدید اصلی صلح و امنیت جهان شده است، ضروری است که همه دولتها هر گونه رابطه و معامله خود با این رژیم را مشروط به توقف اعدام و شکنجه در ایران کنند.
پرونده نقض حقوقبشر و قتلعام زندانیان سیاسی باید به شورای امنیت ملل متحد و دادگاه بینالمللی ارجاع شود.
سازمان ملل رژیم آخوندی را برای پذیرش یک هیأت تحقیق جهت بازدید از زندانهای سیاسی تحت فشار بگذارد.
و جامعه جهانی باید بهرسمیت بشناسد که مقاومت حق مردم ایران برای حاکمیت جمهور مردم است.
امروز دو سوم کشورهای جهان یعنی ۱۴۲کشور مجازات اعدام را لغو کرده یا از اجرای آن خودداری میورزند. اما ایران تحت حاکمیت رژیم آخوندی همچنان مقام نخست خود در تعداد اعدام نسبت به سرانه جمعیت را حفظ کرده است. رژیم ولایتفقیه تا روز سرنگونی نه از اعدام و شکنجه دست برمیدارد نه از زنستیزی و تبعیض دینی و تروریسم و جنگافروزی.
مقاومت ما در پی برپایی جامعهٔی است که در آن از شکنجه و اعدام اثری نباشد، و یک جمهوری بر اساس آزادی، دموکراسی و جدایی دین و دولت والاترین جایگاه را برای حقوقبشر و برابری زن و مرد فراهم کند.