مریم رجوی: راهحل برنامه بمبسازی اتمی: تغییر رژیم بهدست مردم و مقاومت ایران
قانونگذاران ارجمند!
شخصیتها و حضار محترم!
باعث خوشحالی است که امروز میزبان شما در خانه مقاومت ایران هستیم. خیلی خوش آمدید!
و سلام میکنیم به خواهران و برادرانمان در اشرف ۳ که از راه دور در این اجتماع حضور دارند.
دوستان عزیز!
مقاومت مردم ایران با پشتوانه رزم و فداکاری در یک جنبش سازمانیافته و یک نسل جوان شورشگر برای تغییر بزرگ در ایران و بهزیر کشیدن استبداد دینی و تشکیل جمهوری دموکراتیک مبارزه میکند.
وقایع توفانی در یکسال اخیر اهمیت کلیدی یک آلترناتیو دموکراتیک را هر چه بیشتر برجسته میکند. که حامل راهحل حقیقی مسأله ایران است.
در یکسال گذشته، قدرت رژیم آخوندی با ۱۰۰هزار نیروی جنگی در پایگاه اصلی ۴۰سالهاش یعنی سوریه بهکلی از بین رفت. نیروی نیابتی استراتژیکش با وجود زرادخانهیی با ۱۵۰هزار موشک بهطور جبرانناپذیری کمرشکن شد و بازوان جنگی و تروریستیاش در عراق، خاموش و زمینگیر شدند.
مهمتر اینکه این رژیم در داخل ایران با سونامی تنشهای سیاسی، نارضایتیهای مردمی، چالشهای اقتصادی و اجتماعی مواجه شده است و نمایشهای انتخاباتیاش در یکسال گذشته، توسط بیش از ۹۰درصد مردم تحریم شد.
اما ببینیم این تغییرات بزرگ چطور کلیت رژیم را بهچنین موقعیت ضعیفی کشانده است؟
وضعیت فاجعهبار اقتصادی و اجتماعی در ایران
اجازه بدهید برای پاسخ به این سؤال وضعیت ایران و رژیم حاکم را در چند زمینه اقتصادی اجتماعی و سیاسی به اختصار یادآوری کنم.
برای مطلع شدن از وخامت اوضاع اقتصادی در ایران فقط کافی است به چند سخنرانی رئیسجمهور خامنهای گوش کنید. او بیوقفه از انواع ناترازیها شکایت میکند: ناترازی در بودجه، انرژی، آب، برق، گاز، دارو، نان، ناترازی در فضای آموزشی، امکانات درمانی، وسایل نقلیه عمومی و بسیاری موضوعات دیگر.
او به این کمبودهای فاحش اعتراف میکند تا خشم مردم معترض را مهار کند. اما این حقیقت را میپوشاند که چگونه بخش اعظم داراییهای کشور در طرحهای اتمی، موشکی و جنگافروزی رژیم در منطقه هدر میشود و چطور در اثر چند دهه غارتگری برنامهریزی شده، معضلات عمیق اقتصاد ایران، کنترلناپذیر شده است.
امروز بنگاههای بزرگ مالی و اقتصادی دولتی یا ورشکست شدهاند یا در آستانه ورشکستگی هستند. از بانکها، شرکتهای بیمه، مؤسسات تأمین اجتماعی تا صندوقهای بازنشستگی.
رژیم حاکم در ۴سال گذشته از محل فروش نفت و محصولات پتروشیمی، درآمد قابل توجهی بهدست آورده است. اما ماشین سرکوب و جنگ همه را میبلعد و چیزی از آن نصیب مردم محروم نمیشود.
کسری بودجه هر سال بیشتر از سال قبل است و دولت گوش بهفرمان خامنهای را از پا درآورده است. تورم بالا، وسیله غارت جیبهای مردم شده، قدرت خرید مردم سقوط کرده و ریال ایران بهیکی از بیارزشترین پولهای جهان تبدیل شده، سرمایهگذاری در بسیاری رشتهها تقریباً به صفر رسیده و هر سال مقدار بیشتری از سرمایههای مالی کشور به خارج فرار میکند.
سقوط شتابان اقتصاد کشور را بهخصوص در کمبود شدید گاز و برق و آب میتوان دید. میدانید که ایران از نظر ذخائر نفتی در مقام سوم جهان و از نظر ذخائر گاز در مقام دوم است.
با این حال بخش زیادی از بنزین مورد نیاز کشور، از خارج وارد میشود. رژیم به اندازهیی در تأمین برق و گاز ناتوان شده که همه روزه برای چندین ساعت شهرهای ایران در خاموشی فرومیرود. در نتیجه کسب و کار مردم و فعالیت مدارس و دانشگاهها نابسامان شده، بسیاری واحدهای تولیدی به تعطیلی کشیده شده و موج جدیدی از بیکاری به راه افتاده است.
این رژیم بیش از ۲۰۰۰میلیارد دلار را در پروژههای اتمی بههدر داده، اما فقط کمتر از ۲درصد برق ایران توسط نیروگاه اتمی تأمین میشود. اگر رژیم فقط ۱۰درصد این هزینه را صرف ساختن نیروگاههای خورشیدی یا گازی کرده بود، امروز زندگی مردم ایران در این همه نابسامانی فرونمیرفت.
یک سونامی هولناک در جامعه ایران، محرومسازی دهها میلیون نفر از نیازهای اولیه و بیخانمان کردن آنها است. این رژیم، امنیت شغلی را از بین برده است. اقشار وسیعی از مردم را از بیمه و درمان محروم کرده، دسترسی به آموزش، اینترنت، مسکن و حمل و نقل ارزان را بسیار سخت کرده و با ارزانسازی نیروی کار، جامعه را به نقطه عصیان و انفجار کشانده است.
بیش از ۹۵درصد جمعیت ۲۰میلیونی کارگران بهصورت غیررسمی درآمدهاند، یعنی شغلشان بیثبات، موقتی و بیآینده است.
یک چهارم جمعیت از فرط بیخانمانی و فقر به حومهنشینهای محروم رو آوردهاند. و قطعاً که قربانی اول این وضعیت، زنان و کودکان هستند.
کمبود آب و در برخی جاها قحطی آب، بخش زیادی از جمعیت کشور را در تنگنا قرار داده. آب در ایران یک مسأله قویاً سیاسی است. بله، به یغما رفتن آبها توسط سپاه پاسداران و سیاست ضدملی خامنهای که به منابع استراتژیک آب کشور لطمات اساسی زده است.
بهطور خلاصه، ویژگی جامعه ایران را میتوان در خصومت همگانی با رژیم تعریف کرد. اکثریت مردم در محاوراتشان خود را رو در روی رژیم قرار میدهند و میگویند: آنها و ما.
یک دره عظیم و پرناشدنی میان دو طرف ایجاد شده است.
در این چند دهه رژیم در کارخانهها و دانشگاهها با استفاده از شبهنظامیان بسیج یک کنترل پلیسی و اطلاعاتی برقرار کرده است. اخیراً یک قرارداد رسمی بین نیروی سرکوبگر انتظامی و وزیر آموزش و پرورش رژیم امضا شده که مدارس و دانشآموزان و معلمان را تحت کنترل نیروی سرکوبگر انتظامی درآورده است.
شمار بازداشتها هر سال حداقل بین یک تا یک و نیم میلیون نفر است.
فقط در دوره ۱۰ماهه پزشکیان بیش از ۱۲۷۵نفر اعدام شدهاند و فقط در ماه اردیبهشت ۱۷۰نفر بدار آویختهشدهاند.
اما با همه این بگیر و ببندها، شهرهای ایران هر روز صحنه اعتراض و اعتصاب است؛ از کارگران نفت و گاز و پتروشیمی، کشاورزان، پرستاران، معلمان، معدنکاران تا نانواها، کامیونداران و بازنشستگان. از حدود ۱۰روز پیش کامیونداران زحمتکش در ۱۵۲شهر از ۳۱استان دست به اعتصاب زدهاند.
داد کامیونداران شریف از بیعدالتی بلند است.
آنها در این روزها صدای میلیون میلیون مردمان زحمتکشی هستند که توسط این رژیم غارت شدهاند. راستی این رانندگان که کمترین و ابتداییترین حقوقشان را میخواهند چرا پاسخ نمیگیرند و به جای آن دستگیر میشوند؟
خطاب به مردم شریف ایران میگویم همصدا با آنها از این اعتصاب سراسری حمایت کنید! رانندگان دستگیر شده باید آزاد شوند.
نانوایان زحمتکش برای بهدست آوردن نان خود و نان مردم از «گرانی آرد، بیبرقی و خراب شدن دسترنجشان» به تنگ آمدهاند. آنها به آخوندهای حاکم هشدار دادهاند که ساکت نمینشینند.
در زندانها نیز، خروش زندانیان سیاسی در سهشنبههای نه بهاعدام خاموشی ندارد. آنها هر هفته ایران را تحت تأثیر شجاعت خود قرار میدهند. این کارزار در همین روزها هفتادمین هفته خود را در ۴۵زندان پشت سر گذاشت. درود بر همه آنها!
بهقول مسعود رجوی، شاه بهنحوی مضحک و متناقض دم از ”انقلاب سفید“ میزد، شیخ با ریا و دجالیت مدعی چیزی به نام “ انقلاب اسلامی“ بود، ما با دریای آتش و خون از دیرباز در پی انقلاب دموکراتیک نوین با شرکت تمام اقشار و طبقات خلق ستمدیده بوده و هستیم و خواهیم بود. هر چه قیمت داشته باشد و تا هر زمان که بهطول بیانجامد. [۱]
آری دور نیست که خشم فروخورده تمام مردم ایران در آتش یک قیام سازمانیافته با پیشتازی کانونهای شورشی شعلهور شود و دودمان این رژیم ستمگر را خاکستر کند.
شورای ملی مقاومت یک جایگزین آماده
خطیرترین عنصر شرایط کنونی برای رژیم وجود یک جایگزین قدرتمند و آماده یعنی شورای ملی مقاومت است. این جایگزین آرمان مردم ایران برای دستیابی به آزادی و دموکراسی را نمایندگی میکند.
این جایگزین، برای سرنگونی دیکتاتوری مذهبی از توانمندیهای ضروری برخوردار است و در شرایط انقلابی جامعه با مبارزهیی فعال و فداکارانه یک قیام بزرگ سازمانیافته را برای سرنگونی دیکتاتوری مذهبی هدایت میکند.
این مبارزه پرتوانی است که بهاتکای نسل جوان شورشگر ایران و در محور آن مجاهدان آزادی و کانونهای شورشی به سمت پیروزی پیش میرود. فعالیتها و عملیات کانونهای شورشی هر چند در رسانههای غرب، بهطور کامل سانسور میشود، اما بهعنوان نیروی پیشتاز این مبارزه به پیش میروند و آخوندها از همین میترسند. آنها از رو آوردن افزاینده نسل جوان به مجاهدین و این مقاومت وحشت کردهاند. محاکمه غیابی ۱۰۴نفر از اعضا و مسئولان مقاومت و مجاهدین که هر ۲هفته یک بار در تهران برگزار میشود، نمود همین وحشت است.
شبکه گسترده اجتماعی مجاهدین در بخشهای مختلف جامعه، دسترسی آن را به محرمانهترین اطلاعات رژیم امکانپذیر کرده است. به یمن حضور همین شبکه است که شورای ملی مقاومت ۳هفته قبل در واشنگتن، یکی از سایتهای مخفی اتمی رژیم در سمنان را افشا کرد.
رژیم آخوندی در دوراهی خودکشی یا مرگ
۳۴سال است که مقاومت ایران با افشای پیدرپی سایتها و پروژههای اتمی رژیم اجازه نداده یک دیکتاتوری تروریستی با دستیابی به بمب اتمی جهان را غافلگیر کند. در سال ۱۳۸۱ مقاومت ایران سایتهای سری نطنز و اراک را افشا کرد. بعد از آن بود که خامنهای مجبور شد برای یک دوره، به تعلیق غنیسازی اورانیوم و لاک و مهر شدن سایتهای اتمی تن بدهد. از این رو جهان باید هشیار باشد و با یک سیاست قاطع، مانع فریبکاری چندباره آخوندها شود.
امروز، پروژه اتمی، این رژیم را بهقول خودشان، بر سر دوراهی خودکشی یا مرگ قرار داده است. یک مسیر این است که خامنهای این پروژه ضدملی را کنار بگذارد و از غنیسازی دست بکشد که تاکنون از نزدیک شدن به آن طفره رفته است. چون موجودیت نظام را به این پروژه گره زده است. هر قدمی که در نفی آن بردارد، هژمونی خود را نفی میکند و تمامیت حکومت را بهسرعت به پرتگاه سرنگونی میرساند.
اما مسیر دیگر ادامه تلاش برای دستیابی به بمب اتمی است. اصرار رژیم بر گسترش برنامههای موشکی و بمبسازی اتمی و ادامه تروریسم دولتی که جدیدترین عملیات آن، اخیراً در انگلیس کشف شد، در همین مسیر است.
همین امروز خبرگزاریها اعلام کردند که آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارش جدید خودش گفته ذخایر اورانیوم غنی شده رژیم به حدود ۱۰تن رسیده است مهمتر اینکه فاش کرده که رژیم مواد هستهیی و تجهیزات آلوده اتمی را به یک مکان نامعلوم منتقل کرده پروژه اتمی، این رژیم را بهقول خودشان بر سر دوراهی خودکشی یا مرگ قرار داده
بله، رژیمی که از حملات موشکی به خطوط کشتیرانی بینالمللی در دریای سرخ حمایت میکند،
رژیمی که بهصورت فزاینده و گسترده اعدام و شکنجه میکند، لاجرم در این مسیر قدم برمیدارد.
اما همچنان که گفتم این یک استراتژی به بنبست رسیده است. فرجام استراتژی خامنهای قیام است و سرنگونی.
حمایت از مقاومت مردم ایران
در همین جا به همه شما قانونگذاران و همکارانتان که مبتکر بیانیه اکثریت پارلمانهای ایتالیا، نروژ، مولداوی، ایسلند، کاستاریکا، آرژانتین، سنای هلند و همچنین اکثریت پارلمانهای ایالتی براندنبورگ، زاکسن در آلمان، در حمایت از مقاومت مردم ایران هستید، درود میفرستم.
تا آنجا که به سیاست بینالمللی برمیگردد، رسیدن اوضاع ایران به این نقطه، انواع گزینههای واهی و محکوم به شکست را کنار زده است.
مسأله ایران فقط یک راهحل دارد. این راهحل در دست مردم و مقاومت ایران است. تروریسم دولتی و جنگافروزی رژیم در منطقه فقط یک راهحل دارد و آن تغییر رژیم بهدست مردم و مقاومت ایران است.
و نهایتاً برنامه بمبسازی اتمی رژیم فقط یک راه دارد و آن تغییر رژیم بهدست مردم و مقاومت ایران است.
فراخوان ما به اروپا و همه جهان در همین راستا و بسیار ضروری است:
قرار دادن سپاه پاسداران در لیست تروریستی.
بهرسمیت شناختن مبارزه مردم ایران برای سرنگونی رژیم و بهرسمیت شناختن نبرد کانونهای شورشی با سپاه پاسداران جنایتکار.
آزادی ایرانزمین تضمین صلح در منطقه و امنیت در جهان است.
و همچنان که مسعود گفت: «ایران در چنگال اهریمنان عمامهدار با اعدام و فقر و فساد و تاریکی دست و پنجه نرم میکند. اما سرانجام زیباترین وطن باید گلستان آزادی و عدالت گردد» [۲]
از همه شما متشکرم.