اجلاس میان‌دوره‌یی شورای ملی مقاومت با «نه» بزرگ مردم ایران به دیکتاتوری و رأی قاطع آنها به سرنگونی‌در نمایش انتخابات رژیم ولایت فقیه همزمان است.
و این پیام‌آور پیروزی ایران آزاد با یک جمهوری دموکراتیک است.
یک هفته پیش در گردهمایی ایران آزاد اعلام کردم که انتخابات قلابی برآیند بن‌بست و شکست‌های بزرگی است.
که دامنگیر رژیم ولایت فقیه شده زیرا:
مردم ایران به روشن‌ترین صورت اعلام کرده‌اند، رأی ما سرنگونی است.
در این رژیم جایی برای انتخاب نیست؛ و زمان انقلاب است.
گفتم آن‌روز که رئیسی جلاد ۶۷ به هلاکت رسید خروش شادی توده‌های مردم بیان رأی حقیقی آنها بود که چه می‌خواهند.
هم‌چنین اعلام کردم که اصلاحاتی‌های درون همین رژیم اصلاح ناپذیر که به‌گفته سردمدار آنها برای دو- سه کرسی در مجلس گدایی می‌کنند
این بار برای بالا بردن نرخ مشارکت مصرف شدند.
البته با کاندیدایی که وقتی به او گفتند برنامه‌ات را بگو گفت برنامه و سیاست را خامنه‌ای تعیین می‌کند و عدول از آن برای من خط قرمز است.
معضل جانشینی در رژیم آخوندی
مهم‌ترین حقیقت در مورد پنج رشته نمایش انتخابات که از اسفندماه گذشته تابه‌حال پشت سر هم برگزار شده این است که خامنه‌ای با این انتخابات می‌خواست مشکل جانشینی و بقای نظام خودش را حل کند.
می‌خواست مشکل بعد از مرگ خودش را حل کند، اما در این هدف شکست خورد. و رژیم یک گام بلند به سرنگونی نزدیک شد.
این انتخابات از جانشینی خامنه‌ای و حفظ نظام او چیده شده بود اما ابتر ماند. بنابراین روزهای سیاه‌تری برای دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران در پیش است و شمارش معکوس آغاز شده است.
انتخابات نمایشی دیروز یک رقم‌سازی رسوا برای پوشاندن تحریم بزرگ مردم ایران در این دوره بود.
و یک نه فراگیر به استبداد مذهبی و رأی قاطع مردم برای سرنگونی رژیم آخوندی.
و هم‌چنین برقراری یک جمهوری دموکراتیک که خواسته سراسری مردم ایران است.
مردم ایران در نمایش‌های انتخاباتی پی‌درپی در چند ماه گذشته خواسته خودشان را ابراز کرده‌اند.
نه به دیکتاتوری دینی و آری به جمهوری دموکراتیک.
در اولین ساعت‌های بعد از اعلام نتایج این انتخابات خلیفه درمانده ارتجاع با صراحت تمام رئیس‌جمهور جدیدش را موظف کرد در ملأعام و به صراحت باید راه رئیسی جلاد را ادامه بدهد.
البته پزشکیان خودش هم پیشاپیش تأکید کرده بود که ذوب شده در ولایت فقیه است.
خودش تصریح کرده که «عقیدهٔ من سرسپردن به رهبری» است.
او دژخیم قاسم سلیمانی را بارها «قهرمان ملی» اعلام و تأکید کرد:
«قرار نیست که مسیر را عوض کنیم»
و تعهد کرد که می‌خواهد «به اهدافی برسد که به‌قول خودش مقام معظم رهبری مد نظر دارد».
یعنی آنچه که خامنه‌ای دستور می‌دهد و می‌خواهد او موظف است و باید که اجرا کند.
و باز هم تکرار کرده که «وظیفه هر دولتی که می‌آید تغییر ریل نیست. تغییر مسیر نیست. رفتن در همان مسیر است که قبلاً طراحی شده است» و این سیاست را «سیاست کلی را» خامنه‌ای و برنامه خامنه‌ای و شعار سال خامنه‌ای اعلام کرده».
بنابراین با رئیس‌جمهور جدید در واقع تغییری در سیاست‌های سرکوبگرانه جنگ‌افروزانه و ضدمیهنی در خارج از مرزهای ایران متصور نیست.
و این همان مسیری است که با رئیسی جلاد یا روحانی شیاد که سر و ته یک کرباسند، قبلاً پی گرفته شده و الآن هم ادامه خواهد یافت.
خواست‌های مردم ایران
اگر رئیس‌جمهور جدید رژیم مدعی است که گویا با سایرین فرقی دارد، اگر راست می‌گوید، هم‌چنان که امروز مسؤل شورای ملی مقاومت اعلام کرد به خواسته‌های بسیار ناچیز مردم ایران پاسخ بدهد.
از جمله: حجاب اجباری را لغو کند و گشتهای سرکوب زنان را جمع کند.
زندانیان سیاسی را آزاد کند. در زندانها را به روی هیأت‌های حقیقت‌یاب باز کند.
و مجازات اعدام و شکنجه و دست بریدن و چشم درآوردن را متوقف کند.
هر گونه فیلترینگ اینترنت را لغو کند. نمایندگی‌های ولی‌فقیه و مزدوران بسیج، سپاه و اطلاعات و حراست را از دانشگاهها جمع کند.
بیدادگاههای ضد انقلاب و شورای نگهبان را منحل و انتخابات مجلس را بدون التزام به ولایت‌فقیه تجدید کند.
شرائط آزادی بیان و اجتماعات را فراهم کند.
حقوق کارگران، زحمتکشان، کارمندان، فرهنگیان، پرستاران و بازنشستگان را با نظر خود آنها تأمین کند.
و کاهش قیمت مایحتاج و خدمات عمومی؛ مثل نان، آب، برق، گاز، بنزین، دارو و مسکن را اعلام کند. این‌ها حداقل خواسته‌های مردم است.
واقعیت این است که رژیم ولایت فقیه در تمامیتش در شرایط سرنگونی است.
و رئیس‌جمهور جدیدش نه می‌خواهد و نه می‌تواند کم‌ترین قدمی در مسیر تغییر بردارد.
به عکس‌انتخابات نمایشی رژیم، شروع و سرآغاز شدت گرفتن بحرانهای مرگبار حکومت آخوندهاست.
این رژیم در برابر خطر قیامهای عظیمی که در راه است، چاره‌یی ندارد، از پس آثار جام‌زهر هلاکت جلاد ۶۷ و ضربه جبران‌ناپذیر آن به استراتژی ولایت فقیه بر نمی‌آید، به‌خاطر گرفتاریش در باتلاق جنگ در منطقه، بازنده استراتژیک این جنگ خواهد بود، و از پس معضل جانشینی و بی‌آیندگی برنخواهد آمد و در هر حال قیام و سرنگونی را در پیش دارد.
رژیم ولایت فقیه به‌دست مردم، قیام و مقاومت سازمان‌یافته آنها سرنگون خواهد شد و جمهوری دموکراتیک برقرار خواهد شد.
