728 x 90

مسعود رجوی - ۸ دی ۱۳۸۸ - جوانان اشرف‌نشان قیام سرخ حسینی را پس از ۳۰سال از چنگ خمینی وخامنه‌ای آزاد کردند

مسعود رجوی - رهبر مقاومت ایران
مسعود رجوی - رهبر مقاومت ایران
گزیده پیام مسعود رجوی:
 
پیام ساده و روشن بود:
-محرم، ماه خون! خامنه‌ای، سرنگون!
-تحجر و جنایت، دو پایه ولایت
-مرگ بر این ولایت یزیدی
خوشا که خلق قهرمان و جوانان اشرف‌نشان در سراسر ایران، قیام سرخ حسینی و آیینهای پیامبر جاودان آزادی را پس از 30سال از چنگ خمینی و خامنه‌ای آزاد و سرور شهیدان را دلشاد کردند.
سلام بر حسین و شهیدانی که در این ایام به‌سوی او بال و پر کشیدند و در آستان او فرود آمدند.

ولا تحسبنّ الّذین قتلوا فی سبیل‌اللّه أمواتًا بل أحیاء عند ربّهم یرزقون
آنان را که در راه خدا و خلق کشته شدند مرده مپندارید. زندگانند و نزد خدا روزی داده می‌شوند.

ندا و سهراب و ترانه و اشکان، علی و امیر و شهرام و رحمان، مهدی و محمدعلی و جهانبخت و ارسلان و کیانوش و دیگر شهیدان ما نمرده‌اند.، ولایت ارتجاع و جاهلیت است که مرده، و غلتان و شتابان، به زباله‌دان تاریخ می‌رود وسیعلم الّذین ظلموا أیّ منقلبٍ ینقلبون.
به‌زودی ستمگران خواهند دانست که به کدامین جایگاه روانند…


این بار خصوصیت ویژه قیام، شعله‌های قهر و خشم مقدس خلق، علیه ولایت یزیدی بود. اکنون دنیا به چشم می‌بیند که از جرقه حریق برخاسته و ریش و ریشه دیکتاتوری آخوندی و قبای ولایت سفیانی را در ایران فراگرفته است. جنگی بود که همه دنیا به آن گواهی داد. جنگی که سر بازایستادن ندارد و تا آزادی میهن اشغال شده و خلق اسیر ادامه می‌یابد. با نقش ستایش‌انگیز زنان در صفوف اول نبرد.
فرزندان دلیر ملت ایران، مزدوران را گو شمالی دادند، خلع‌سلاح کردند، خودروها و مراکز آنها را درهم‌کوبیدند، تجهیزاتشان را به غنیمت گرفتند، لباسهای جرم و جنایت را به آتش کشیدند و عهد بستند که: «می‌کشم، می‌کشم، آن‌که برادرم کشت».
«بسیجی یزیدی خشم ما رو ندیدی»!
دست مریزاد! که دفتر حساب و کتابهای رژیم را در هم پیچیدید. فراتر از همه تمهیدات و تشبثات ولی‌فقیه ارتجاع، فرسایش و ریزش و موارد متعدد تسلیم را در نیروهای انتظامی به او تحمیل کردید.

زنده باد ارتش آزادی!
زنده باد انقلاب دموکراتیک مردم ایران!
زنده باد ارتش بزرگ آزادی مردم ایران!
ارتشی که در سراسر میهن برای آزادی به‌پاخاسته، هر چند که مانند مجاهدان اشرف بی‌سلاح است. اما با دست خالی هم نشان داد که تا کجا می‌توان و باید بر فرق رژیم کوبید.

در همین‌جا پرسنل وطن‌پرست ارتش به‌ویژه سربازان و افسران جزء را به پیوستن به خیزش ظفرنمون مردم ایران فرامی‌خوانم.
گرد و خاک آخر راه و تبلیغات مسخره رژیم ولایت را بنگرید که قبل از هر چیز یادآور واپسین مراحل رژیم شاه است. با همان فرهنگ ساواکی– اطلاعاتی. با همان کلمات رادیو و تلویزیون شاهنشاهی درباره آشوب و اغتشاش و تخریب اموال عمومی. با همان خط‌ و نشان کشیدنهای بچه ترسان و میان تهی، آن هم پس از 120هزار اعدام و قتل‌عام زندانیان سیاسی…
-اگر معنی آشوب و اغتشاش و ساختارشکنی، قیام و مقاومت و انقلاب برای آزادی است، بله، ما همه آشوبگریم، اغتشاشگریم و ساختار ولایت یزیدی را به هرقیمت در هم می‌شکنیم.
-اگر تعریف شما از تروریسم ایستادگی در برابر سرقت حاکمیت مردم ایران و رزم جانانه برای آزادی و همان ارزشهای جهانشمولی است که امروز رئیس‌جمهور آمریکا هم می‌گوید رژیم ایران ملزم به رعایت آن است، بله، تا می‌توانید عمامه زمین بزنید و ما را تروریست بخوانید. آن‌قدر که گلویتان پاره شود…
-اگر کسی به‌خاطر درهم کوبیدن خودروها و سوزاندن موتورها و تجهیزات و اماکن جنایتکارانی که به‌روی مردم بی‌دفاع آتش گشودند، به اسم هدر شدن اموال عمومی مردم ایران اشک تمساح می‌ریزد، بهتر است ابتدا حساب 68میلیارد دلار پول ناپدید شده از 300میلیارد دلار درآمدهای نفتی 4سال گذشته را پس بدهد.
«پول نفت چی شده خرج بسیجی شده»!
«بسیجی بی‌غیرت، تشنه به خون ملت».
«حکومت زور نمی‌خواهیم پلیس مزدور نمی‌خواهیم»

-اگر کسی در فکر حرمت عاشورا و ایام عزاداری است، سوگند به‌خون شهیدانی که در آستان سیدالشهدا فرود آمدند و سوگند به درد و رنج مجروحانی که سر به پیشگاه او ساییدند، پس از 30سال، نخستین سالی است که حرمت عاشورا و تاسوعا، حرمت «خون خدا» و ابوالفضل علمدار، به‌پا داشته می‌شود.
«ابوالفضل علمدار، خامنه‌ای رو بردار»
همان سوگند وفا که بر تارک ضریحش نوشته شده است: فضل‌الله المجاهدین علی القاعدین اجراً عظیما
چه کسی نمی‌داند که درد خامنه‌ای و تیغ‌کشان و عربده‌کشان او، نه خدا و نه آیین خداست و نه امام حسین و انبیا و اولیا
- «تجاوز توی زندان، این‌ هم بود توی قران؟»
- «سکوت هر مسلمان، خیانت است به قرآن»
- «بیعت با ظالمان، حرام است حرام است»

مزدوران و آخوندهای خمینی‌صفت در روزگار یزید او را «امیرالمومنین یزید» می‌خواندند! اما امام حسین به آنان می‌گفت، حتی اگر ایدئولوژی و مرام و دین و اصولی ندارید، آزادگی پیشه کنید. همان چیزی که تابعان ولایت خامنه‌ای بویی از آن نبرده‌اند.
- «خامنه‌ای یزید دورا ن شده، وطن از او یکسره ویران شده»
- «خامنه‌ای مرگت باد، تا به ابد ننگت باد»

درد خامنه‌ای و گماشته در محاق رفته او (احمدی‌نژاد را می‌گویم) و سه رأس لاریجانی که اکنون شقه دیگری را در باند خامنه‌ای نمایندگی می‌کنند، یک چیز بیشتر نیست. 20سال حاکمیت بادآورده انحصاری بعد از خمینی، در سایه جنگ کویت و جنگ افغانستان و جنگ عراق در همسایگی ایران امر را بر آنها مشتبه کرده و هوا برشان داشته است. اما اکنون به‌شدت از دور زمان و زمانه عقب افتاده‌اند. نمی‌خواهند و نمی‌توانند بپذیرند که آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت. هم‌چون غریق به هر خس و خاشاک چنگ می‌زنند. فرجام کار اما از پیش روشن است. سرنگونی محتوم!

«به‌روشنی می‌توان دید که این رژیم در بن‌بست است. به آخر خط رسیده و راه پس و پیش ندارد». (پیام 30خرداد 1388)
به‌نظر می‌رسد دیکتاتور عمامه‌دار نیز مانند سلف تاجدار خود «صدای انقلاب مردم» را شنیده باشد.
استمرار و سرعت پیشروی و درجه تعمیق و گسترش نیروهای قیام در شش ماه گذشته و مخصوصاً انبار باروتی که در ایام تاسوعا و عاشورا در ایران سر باز کرد، به همگان نشان داد که آنچه مقاومت ایران درباره وضعیت جامعه ایران و درباره رژیم می‌گفت، حقیقت داشته و در آن مبالغه‌یی نبوده است.

امروز دیگر از آن همه حرف و حدیث درباره ماندگاری و تثبیت و اصلاح و استحاله رژیم خبری نیست. به‌محض این‌که در انتخابات رژیم روزنی باز شد، شکافی عمیق هویدا شد که به شقه‌یی درمان‌ناپذیر منجر گردید. اکنون با قیامی شعله‌ور مواجهیم که همه دنیا را به پایان کار این رژیم متقاعد کرده است. اکنون بسیار می‌گویند و می‌نویسند که راه‌حل، همان راه‌حل سوم و تغییر دموکراتیک به‌دست مردم ایران است که رئیس‌جمهور برگزیده این مقاومت از سالها پیش عنوان کرد.
گفته بودیم که: «ما به جامعه بین‌المللی و به آمریکا و اروپا راه‌حل مریم را پیشنهاد می‌کنیم. این راه‌حل نه فقط مطلوب ما و ملت ما بلکه نیاز مبرم خود آنها و ملتهای آنها هم هست. زیرا که صلح و امنیت و دموکراسی و حقوق‌بشر و ثبات و سازندگی و دوستی و یک ایران غیراتمی و همکاری و توسعه اقتصادی را در این منطقه از جهان پیشنهاد می‌کند و به قوانین و کنوانسیونهای بین‌المللی احترام می‌گذارد» (پیام 3دی ماه 1385)

سه نکته را هم که در نوروز سال گذشته (1387) به استحضار رساندم، یادآوری می‌کنم:
«اول-اوج آمادگی و جوشش شرایط عینی برای تغییر و برای خیز برداشتن انقلاب دموکراتیک مردم ایران» را همه به چشم می‌بینند.
دوم-مرحله ریزش و سرنگونی، محصول محتوم تک پایگی و انقباض درمان‌ناپذیر رژیم ولایت‌فقیه
سوم-این‌که رژیم آخوندی هماوردی جز مجاهدین خلق ایران و جایگزینی جز شورای ملی مقاومت ایران نمی‌یابد و با تمام توان و شدّت و حدّتی جنون‌آمیز در پی نابود کردن آنهاست» زیرا صورت مساله، سرنگونی تام و تمام این رژیم است که با پیشتازی یک نیروی انقلابی سازمان‌یافته که معتقد به سرنگونی این رژیم است میسر می‌باشد.
در پی قیام عاشورا، اکنون سه روز است که سران و سرکردگان رژیم به خط‌ و نشان کشیدن برای اعدام و انهدام مجاهدین روی آورده‌اند. مثل همیشه گمان می‌کنند که به این ترتیب، دیگران هم بر جای خود خواهند نشست.
به‌دستور خامنه‌ای آخوندهای قد و نیم قد و چندین دوجین دادستان و حاکم شرع و وزیران سابق و لاحق اطلاعات به قمه کشی پرداخته‌اند و ما و ملت ما و قیام آفرینان عاشورا را از سربریده و «مشت آهنین» می‌ترسانند!

رادیو و تلویزیون ولایت‌فقیه هم افسار پاره کرده است:
سردژخیم جدید قضاییه خامنه‌ای (آخوند لاریجانی) از راه نرسیده به تهدید و تیغ‌کشی پرداخته است:
- «حامی هرچی جانیه…. صادق لاریجانیه»
پاسدار علی لاریجانی امروز در مجلس ارتجاع خط‌ و نشان می‌کشید و «اشد مجازات بدون هیچ ملاحظه» را به کسانی که به‌گفته او «نسبت به ساحت دین» و «ولایت فقیه» هتاکی کرده‌اند وعده می‌داد. در عین‌حال با حمله بی‌دنده و ترمز به آمریکا و اروپا و حتی عربستان سعودی، عاجزانه از رقبای داخلی درخواست می‌کرد که دوباره بر سر سفره با برادران پیشین گردهم آیند و «همسفر یک عده ضد انقلاب ضددین نشوند». باز هم با باد و بلوف و ژستهای روحوضی می‌گفت «تا پای جان ایستاده‌ایم»!

ما ایستادگی چریکهای فدایی و مجاهدین خلق را در زمان شاه، در شکنجه‌گاهها و در برابر جوخه‌های اعدام دیده بودیم. ایستادگی مجاهدین و اشرفیان را در زمان شیخ هم دیده‌ایم و معنی و بهای آن را خوب می‌دانیم. آنچه را نمی‌دانیم این است که باند خامنه‌ای و شرکا چرا در زمان شاه آن‌قدر واداده و دریوزه و سپاس‌گوی شاهنشاه بودند.
بنابراین بهتر است این شکلکها را برای کسانی ذخیره کنند که آنها را نمی‌شناسند.

بیچاره خامنه‌ای که اواخر دوران شاه و حکومت نظامی ازهاری را به‌یاد دارد، خوب می‌داند که آتش گشودن و سرکوب گسترده چه ضررها و خطراتی به‌دنبال دارد. در یک کلام سرنگونی را قویاً تسریع می‌کند.
بنابراین هم‌چنان‌که امسال در ۳۰خرداد به عرض رساندم باید تکرار نمود که: «اگر ناپرهیزی نمودید و هوا برتان داشت و در مدلهای پاسدار نشان احمدی‌نژادی پیش رفتید، اگر هم‌چنانکه در سر دارید، به تصفیه‌های بزرگ و به سرکوب هر چه بیشتر و به کشتار برای جلوگیری از قیام روی آوردید، وعده نهایی ارتش آزادی با شما، در تهران».

خبرگزاری رسمی رژیم به‌نقل از یک عضو کمیسیون امنیت و سیاست خارجی در مجلس ارتجاع گزارش کرده است «موسوی از سمپاتهای منافقین در اوایل انقلاب بود» و هم‌اکنون هم راهی را که مجاهدین رفته‌اند می‌رود.
سمپاتی نسبت به مجاهدین در اوایل انقلاب و در زمان شاه منحصر به آقای موسوی نبوده و هیچ کشف جدیدی نیست. رفسنجانی نیز به تفصیل داستانهای خود را با مجاهدین در خاطراتش نوشته و کسانی که او را در آن سالها پس از آزادی از زندان دیده‌اند به‌خوبی می‌دانند که صراحتاً می‌گفت خدا تنها نمازهایی را از او قبول خواهد کرد که در قزل قلعه پشت سر مجاهدین خوانده است. رفسنجانی تا قبل از متلاشی شدن سازمان مجاهدین توسط اپورتونیستهای چپ‌نما در سال 1354صریحاً می‌گفت که خمینی بدون مجاهدین آب هم نمی‌تواند بخورد.

خامنه‌ای هم داستانهای پر طول و تفصیل با مجاهدین دارد و خودش در تهران یک شب با من از خاطرات دیدارهای نوبه‌یی‌اش با حنیف بنیانگذار می‌گفت و از کتابهای مجاهدین به‌ویژه کتاب امام حسین تعریف می‌کرد. حتی در سال 57و 58در زمانی‌که عضو شورای ارتجاع خمینی بود، هر شب جمعه از برادرمان ابوالقاسم رضایی به اصرار می‌خواست که نزد او برود و او را به‌لحاظ سیاسی توجیه کند. جرم اغلب روحانیان و آخوندهایی که در زمان شاه به زندان می‌افتادند سمپاتی نسبت به مجاهدین یا کمک مالی بود. اگر بخواهم اسامی آنها را ردیف کنم، مثنوی هفتاد من می‌شود و فرصت دیگری می‌خواهد. فقط این را می‌گویم و درمی‌گذرم که تنها کسی که در آن روزگار با مجاهدین عناد داشت شخص خمینی بود که او هم سرانجام در اواخر سال 1350تحت فشار پدر طالقانی و آقای منتظری برای حمایت از مجاهدین فتوا داد که یک‌سوم سهم امام را می‌توان به جوانان مسلمان و مبارز داد. در آن روزگار، افرادی مانند احمدی‌نژاد یا لاریجانی یا خاتمی مطلقاً موجودیت و حیات سیاسی نداشتند. بنابراین متهم کردن آقای موسوی به این‌که مانند بسیاری دیگر از سران رژیم سی و اندی سال پیش به مجاهدین سمپاتی داشته است فقط یک تله و بهانه جویی برای به‌دام انداختن اوست. ضمن این‌که همه می‌دانند که موسوی در زمان نخست‌وزیری طابق النعل بالنعل مجری دستورات خمینی علیه مجاهدین بود.


واضح است که باند خامنه‌ای و شرکا به‌غایت تلاش می‌کنند کروبی و موسوی و اطرافیان و نظایر آنها را متقاعد کنند که به شرط تأیید یا شراکت در سرکوب مجاهدین و مقاومت ایران و موضعگیری علیه آنها، از تیغ آخته ولایت در امان خواهند بود. تلاش می‌کنند مانند لاریجانی، رئیس مجلس ارتجاع، آنها را قدم به قدم به همسفری و هم سفره‌گی مجدد در همین راستا بکشانند. اما واقعیت این‌ است که کار از این چیزها گذشته و مواضع و برچسبهای پیشین به مجاهدین دیگر اثر ندارد و مشکلی حل نمی‌کند. چرا که ولایت یزیدی فقط انقیاد و تسلیم مطلق می‌طلبد و حالا دیگر در سراشیب سرنگونی، صرف لفاظی علیه مجاهدین و مقاومت ایران دردی را از او دوا نمی‌کند.
خامنه‌ای و خبرگان دست‌نشانده او فرصت جایگزین کردن منتظری برای فراهم کردن مقدمات یک انتخابات آزاد را که به آنان اندرز داده بودیم، از دست دادند. انحلال خبرگان ارتجاع را هم بگوش نگرفتند و زیانکار شدند. باشد تا در قدمهای بعد مانند آتش‌بس تحمیلی، انهدام آن را به‌دست پرتوان مردم ایران به‌چشم ببینند.

هموطنان
نیروهای انقلاب دموکراتیک مردم ایران و ارتش بزرگ آزادی
از دود و دم ارتجاع رو به زوال نباید واهمه داشت. مرعوب تنوره کشیدن دیو ولایت نشوید.
مانند مجاهدان اشرف، در منتهای شجاعت و دلاوری، «بیا بیا» بگویید. یعنی که اگر رژیم و نیروهای سرکوبگر آن قصد تهاجم و وحشیگری بیشتری دارند، بیا بیا، تا نشانت بدهیم.

کلید پیروزی و اصل طلایی، در این شرایط، حداکثر تهاجم است.
هم‌چنان‌که در قیام کبیر عاشورا دیدیم، رژیم ولایت حالا دیگر گرگ کاغذی است. به‌شرط این‌که در هر آرایش و حرکتی اصالت را به جمع بدهید. جمع، توان کوه دارد و فرد را حفظ و حراست می‌کند و با خود بالا می‌برد. اقشار مختلف مردم به‌ویژه کارگران و دهقانان را بیش‌ از‌ پیش به اعتراض و اعتصاب و مقاومت و به صفوف قیام و ارتش آزادی فرا بخوانید.

رود خروشان خون شهیدان در پرتو مهر تابان مقاومت و آزادی ایران ضامن پیروزی محتوم خلق ماست

مسعود رجوی
8دی‌ماه 1388
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/79fd12b7-facd-4965-9502-04769c010a77"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات