یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ، ارْجِعِی إِلَی رَ بِّکِ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً
خواهر عزیزم، مجاهد صدیق و پایدار مرضیه رضایی از شورای مرکزی مجاهدین، با همه شور و سرزندگی و پایداری و مجاهدتش از میان ما پرکشید.
چهره خندان و پر محبت و روحیه بالای او تا آخرین روزهای پایداری در برابر بیماری سرطان و بهرغم دردهای کشنده، از یاد نرفتنی است.
راستی که او نمونه دیگری بود از نسل زنان والا و رهایی که بنبست و عجز و ناتوانی را هرگز بهرسمیت نمیشناسند و همواره به «میتوان و باید» برای تحقق آزادی و رهایی مردم و میهن محبوبشان میاندیشند. و با این انتخاب، او در خط مقدم نبرد و در عملیات ارتش آزادیبخش ملی ایران شرکت کرد و مسئولیتهای مختلفی را بهعنوان یک فرمانده ارزنده برعهده گرفت.
در دوران پایداری در اشرف و لیبرتی و بعد از حملات وحشیانه مزدوران رژیم، با شرکت در اعتصابغذای طولانی مدت، صدای اشرفیان را به جهان رساند و بهرغم ضعف جسمی همواره برای یارانش الهامبخش پایداری با روحیهیی جنگنده و سرشار بود.
او سرانجام از میان ما پر کشید در حالی که همچنان که خودش بارها آرزو کرده بود: مجاهد بود مجاهد ماند و مجاهد به رفیق اعلا و دیگر جاودانه فروغها پیوست.
فقدان مجاهد پاکباز مرضیه رضایی را به مجاهدین و به خانواده رضاییهای شهید، بهویژه مادر صبور و بزرگوارش تسلیت میگویم. راستی که جنگآوری و روحیه رزمنده او در سالهای پایداری در اشرف و لیبرتی و همچنین استقامت و شکیبایی او در برابر بیماری، او را با دیگر شهیدان خاندان بزرگ رضاییها جاودانه کرد.
از خدای بزرگ صبر و استقامت و برای مرضیه عزیزم، رحمت حق و عُلُو درجات آرزو میکنم.