مسعود رجوی-۱۷ مهر ۱۴۰۳
گندهگویی و بذلههای زنجیرهیی بچه شاه
۱-مبادا بترسید! بچه شاه «اجازه» نخواهد داد پس از سقوط رژیم «خلاء قدرت» بهوجود آید!
۲-میگوید «ائتلافی گسترده از ایرانیان میهنپرست در داخل و خارج آمادهاند تا برای خدمت به کشور ما و برقراری صلح با کشورهای منطقه وارد عمل شوند»!
۳-میگوید من هم «برای نظارت بر این گذار مسالمتآمیز به دموکراسی و بازگشت ایران به جامعه ملل قدم به پیش» خواهم گذاشت!
×××××
در کتاب کلاس دوم ابتدایی زیر عنوان «برای خنده» نوشته بود که روزی مادر حسن او را فرستاد تا یک کیلو شیر گاو بخرد. کاسهای که حسن برده بود کوچک بود. لبنیاتی به او گفت بچه جان این ظرف که آوردهای کوچک است و یک کیلو شیر گاو در آن جا نمیشود. حسن گفت پس یک کیلو شیر گوسفند بدهید!
حال اگر پر کردن خلأ قدرت و نظارت بر گذار مسالمتآمیز به دموکراسی با آن ائتلاف گسترده در تغار گاو ولایت نگنجید باید با رویای احمد چلبی به یک کیلو شیر گوسفند سلطنتی قناعت کرد!
×××××
جای شکرش باقیست که میگوید «این جنگ مردم ایران نیست. این جنگ علی خامنهای و رژیم اوست. مستبد ظالم در تهران، تلاش میکند به جنگافروزیهایش، رنگ و آب ملیگرایی ایرانی بدهد».
راستی جنگ ۸ساله با شعار «فتح قدس از طریق کربلا» که بچه شاه از خمینی اجازه میخواست در آن خلبانی و بمباران کند، بهویژه پس از عقبنشینی طرف عراقی از خاک ایران و قبول طرح صلح شورای ملی مقاومت بهعنوان مبنای مذاکرات صلح در پایان سال ۱۳۶۱، جنگ مردم ایران و یک جنگ ملی بود؟! همان جنگ ضدمیهنی که خمینی آن را برای بقای رژیمش نعمت الهی میخواند و یک میلیون اتباع ایران را به تنورش ریخت.
سخن از مسالمت با رژیم اعدام و قتلعام «برای خنده» است. پاسخ در قیام و آتش است. سالیان گفتهایم:
سپاه پاسداران خامنهای باید در هم کوبیده و منحل شود