728 x 90

مریم رجوی: سلام بر مصدق بزرگ پیشوای فقید نهضت ملی ایران

مریم رجوی - به‌مناسبت ۱۴اسفند، سالروز فقدان دکتر محمد مصدق
مریم رجوی - به‌مناسبت ۱۴اسفند، سالروز فقدان دکتر محمد مصدق

قدردانی حقیقی از پیشوای فقید نهضت ملی ایران دکتر محمد مصدق

به‌مناسبت ۱۴اسفند، سالروز فقدان دکتر محمد مصدق، و در آستانه ۲۹اسفند، سالروز ملی شدن صنعت نفت، به پیشوای فقید نهضت ملی ایران درود می‌فرستیم.
چنان که مسعود رجوی گفته است: «در مجاهدت و مقاومت برای آزادی و استقلال ایران و نیل به رهایی در مداری متکامل‌تر هیچ روزی را نمی‌توان بی‌یاد او سپری کرد: از آن روز که در مبارزه با دیکتاتوری ستم‌شاهی و در برابر ساواک آریامهری و بیدادگاه نظامی به نام او پشتگرم بودیم و می‌گفتیم“ از فرزندان مصدق هستیم ”؛ تا امروز که در مبارزه با رژیم ایران‌سوز خمینی از گنجینه تجربه‌ها، آموزش‌ها و خصال والای او الهام می‌گیریم».

مصدق بزرگ در انقلاب مشروطه به مبارزه برخاست. در استبداد صغیر توسط محمدعلی شاه به اروپا تبعید شد. در زمانی که زمامداران ایران با موضوع نفت و منافع ایران در این زمینه به‌کلی بیگانه بودند، او تمام پرونده نفت را مو به‌مو مطالعه کرد و نسبت به منافع و مصالح ملی کشور ما در صنعت نفت آگاهی عمیقی کسب کرد. با این‌حال بالاترین تخصص او سازش‌ناپذیری و فداکاری در راه آزادی ملت ایران از یوغ وابستگی و عقب‌ماندگی و استبداد بود. درست این است که بگوییم او چکیده انقلاب مشروطه بود و آرمان شهیدان و قهرمانان مشروطه غرقه به‌خون در او تجلی کرده بود.

مخالف «قلدری»

مصدق نخستین شخصیت سیاسی بود که با کودتای رضاخان و سید ضیا مخالفت کرد. در دوره پنجم مجلس با سلطنت رضا شاه مخالفت کرد. خودش نوشته است که پیش از شروع این جلسه حسین علا و مؤتمن‌الملک و مشیرالدوله و مستوفی‌الممالک می‌خواستند به مجلس نروند و مردد بودند. «من به ایشان گفتم به توپچی ده سال مواجب می‌دهند برای این‌که یک روز شلیک کند. نمایندگان مجلس هم مکلفند از قانون اساسی دفاع کنند (وگرنه). …در حکم همان توپچی است که انجام وظیفه نکرده است» (۱).
وقتی که با مجلس مؤسسان قلابی و با ارعاب و تهدید داشتند رضاخان را شاه می‌کردند، در مجلس پنجم فریادهای مصدق پیچید که: «یک کسی در مجلس هم شاه باشد و هم رئیس‌الوزرا و هم حاکم؟ اگر این‌طور باشد ارتجاع صرف است، استبداد صرف است؛ پس چرا خون شهداء آزادی را بیخود ریختید، چرا مردم را به‌کشتن دادید؟ می‌خواستید از روز اول بگویید ما دروغ گفتیم ما مشروطه نمی‌خواستیم ما آزادی نمی‌خواستیم. یک ملتی است جاهل و با چماق باید آدم شود».

هنگامی که رضا شاه مسیری برای راه‌آهن سراسری تعیین کرد که نه در جهت توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور، بلکه در خدمت اهداف استعماری بود؛ مصدق با آن شجاعانه مخالفت کرد. بعدها شاه سرنگون شده در این مورد نوشت: «به‌خاطر دارم که روزی (مصدق) با کمال جسارت در حضور من اظهار داشت پدرم در این کار خیانت کرده است. وقتی از او دلیل خواستم گفت: پدر من، راه آهن سراسری را فقط برای جلب رضایت انگلیسی‌ها ساخته که می‌خواستند به روسیه حمله کنند» (۲).
مصدق که سال‌های طولانی در دوره رضا شاه در تبعید و زندان بود، پس از شهریور ۲۰ وی در میان استقبال گسترده مردم به تهران برگشت و در دوره دوازده ساله پس از آن، به‌طور واقعی در موضع رهبری جامعه ایران قرار داشت.
در مجلس۱۴ دکترین موازنه منفی پایه‌گذاری کرد که در تاریخ ایران و در تاریخ ملل شرق به‌کلی بی‌سابقه بود و چنان‌که خودش گفت: «در سیاست داخلی برقراری اصول مشروطیت و آزادی و در سیاست خارجی تعقیب سیاست موازنه منفی» (۳)
در سال۱۳۲۹ وقتی که رزم‌آرا نخست‌وزیر شد، در یک گفتگو با مصدق به وی گفته بود: «این حرف‌هایی که شما می‌زنید، برای یک شب مردم شام نمی‌شود و مصدق به او پاسخ داده بود: حکومت زور و قلدری ممکن است یک شب یا چند سال به مردم نانی بدهد ولی تا خود مردم نتوانند در امور اجتماعی دخالت کنند، هیچ‌وقت صاحب نان نمی‌شوند و باید همیشه سر بی‌شام زمین بگذارند…»

مریم رجوی - به‌مناسبت ۱۴اسفند، سالروز فقدان دکتر محمد مصدق

خادم جامعه

وقتی نخست‌وزیر شد، همان روز اول، نه فردا، در زندان مرکزی تهران حضور یافت و از دیدن صدها زندانی سیاسی در آنجا متأثر شد سپس در جلسه مجلس با اشاره به این زندان خطاب به اعضای مجلس گفت: «شما حقیقتاً باید خجالت بکشید».
می‌گفت هیچ لذتی نمی‌تواند با آزادی عقیده و بیان برابری کند (۴). بنابراین، پس از انتخاب شدن به نخست وزیری این دستور را خطاب به شهربانی کل کشور صادر کرد: «در جراید ایران آنچه راجع به شخص اینجانب نگاشته می‌شود، هر چه نوشته باشند و هرکس نوشته باشد، به‌هیچ‌وجه نباید مورد اعتراض و تعرض قرار گیرد. …» (۵).
می‌گفت: «وزن اشخاص در جامعه به‌قدر خدمت و مشقتی است که به‌جامعه می‌کنند» (۶).

ملی‌گرایی اصیل و ترقیخواه

در آن دوره مصدق با دشمنی بزرگ‌ترین دولتهای خارجی، توطئه‌چینی دربار شاه و باندهای وابسته به آن، مخالفت آخوندهای خمینی صفت، کارشکنی روزانه خیانت‌پیشه‌گان توده‌یی و سست عنصری برخی نزدیکان خود مواجه بود. با این همه یک تنه توانست بار یک رسالت عظیم را به مقصد برساند. او در سخنرانی‌هایش اکثریت مجلس را که مخالف او بودند، به موافقت و امضای پیشنهادهای خودش می‌کشاند، نخست‌وزیرهای دست‌نشانده را از میدان به‌در می‌کرد، دربار را منزوی می‌ساخت، قدرتهای استعماری را مات می‌کرد و توده مردم را بر می‌انگیخت و به‌اوج می‌رساند.
در حقیقت او سیاست را در یکی از عالی‌ترین اشکالش با سازش‌ناپذیری بر سر مصالح و منافع ملت و یک ملی‌گرایی اصیل و ترقیخواهانه درهم آمیخت.
ما قدردانی حقیقی از پیشوای فقید نهضت ملی ایران را در مبارزه بی‌امان برای سرنگونی رژیم ولایت فقیه و برقراری آزادی و دمکراسی در ایران یافته‌ایم و در این مسیر با او و هدف‌های مردمی و میهنی مبارزه او و عشق پرشورش به آزادی و استقلال ایران زمین، تجدید پیمان می‌کنیم.

پاورقی

-------------------

۱ـ به‌نقل از نطق‌ها و مکتوبات دکتر مصدق، ضمیمه جلسه تغییر سلطنت، ص۲
۲ـ محمدرضا پهلوی، مأموریت برای وطنم، فصل سوم، ۱۳۴۱
۳ـ مهدی آذر، «خاطرات همکاری با دکتر مصدق»، مجله علم و صنعت، سال ششم، ‌شماره ۳۵ (مهر ۱۳۶۳)، ص۲۸
۴ـ پیام دکتر مصدق به‌ملت ایران، روزنامه کیهان ۴اردیبهشت ۱۳۳۱
۵ـ پیام دکتر مصدق به‌ملت ایران، روزنامه کیهان، ۱۱اردیبهشت ۱۳۳۰
۶ـ مذاکرات مجلس شورای ملی، جلسه ۱۸۵، ۱۷شهریور ۱۳۳۰، روزنامه رسمی کشور

برگرفته از سایت مریم رجوی

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/84902ee4-3372-4592-a4dd-c6f516fbbe50"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات