728 x 90

آموزش برای نسل جوان (۳۳) - صلح و زندگی در گرو درهم کوبیدن «سر مار» ولایت و فاشیسم دینی در تهران است

مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران
مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران

صلح و زندگی در گرو درهم کوبیدن

«سر مار» ولایت و فاشیسم دینی در تهران است

مسعود رجوی-۱۹ بهمن ۱۳۶۳

اما کشاکش انسان با دیو سرنوشت، سرنوشت غدار و تیره و تار، بسا سهمگین و پرتلاطم و خون‌بار است. چرا که هیولای تیره‌روزی و اجبار به‌نحوی غیرقابل توصیف ستمگر و سفاک است. بی‌دریغ تنوره می‌کشد و آدم می‌خورد، دشمن صلح و زندگی است و با تمام قوا به هلاک حرث و نسل می‌پردازد. بربریت مجسم است. هم‌چون خمینی است، بسان مار که فقط بایستی با قاطعانه‌ترین و محکم‌ترین ضربه ممکن سرش را به سنگ کوبید و خلاص شد.

 

×××××

 

مسعود رجوی-۲۲ بهمن ۱۳۶۵

راستی که بار ”خمینی‌زدگی“ و ”خمینی‌گزیدگی“ بر اذهان و بر قلوب همه بسا سنگینی می‌کند. گفته بودیم که او مظهر همهٔ عقب‌ماندگی‌ها و رسوبات جاهلی و فوران عفونت مستتر در لابلای لایه‌های زیرین تاریخ و جامعهٔ ماست.

ولی آیا تمام تاریخ و هویت ملی و میهنی ما همین است و به خمینی ختم می‌شود؟ خیر! حقیقت این است که خمینی و رژیم و فرهنگش، وجه میرنده و روبه احتضار این تاریخ و این وطن است. وجهی گذرا و ناپایدار، فرتوت و رو به افول که اگر چه با دجالیت دین‌فروشانه‌اش مهیب‌ترین نیرو و مهیب‌ترین هیولا و اژدرهای تاریخ ایران بود، اما اکنون ما او را در میدانهای مختلف عقیدتی و سیاسی و اجتماعی و هم‌چنین در میدان قضاوت بین‌المللی بگونه‌یی تمام‌عیار منکوب و مغلوب نموده و درهم شکسته‌ایم...

در تابستان گذشته (اول مرداد ۱۳۶۵) یکی از وزرای خمینی (بهزاد نبوی مزدور) با اشارهٔ تلویحی به همین قهرمانی‌ها و مقاومت فزایندهٔ مجاهدین در برابر مسیر بی‌حاصل و آبروباختگی رژیم تصریح کرد قهرمانی که درست کرده‌ایم مقابل خودمان ایستاده و خلاصی نداریم!

کیهان - بهزاد نبوی

کیهان - بهزاد نبوی

راست می‌گوید! هر چیز در نقطهٔ مقابل خود، ضد خود را ایجاد می‌کند. این ناشی از طبیعت و سرشت تکامل است.

هیچ خلاصی بر خمینی و رژیم ارتجاعی او در برابر مقاومت عادلانه و انقلابی خلق ما متصور نیست و خوشا به شرافت آن رزمندگان قهرمانی که برای سلسله نبردهای آخرین آماده می‌شوند...

و بیچاره شب‌پرستان که در برابر این مقاومت آزادی ستان بالمآل خوار و نزار و حسرت‌زده و زیان‌بار بر جای خواهند ماند.

می‌خواهم نتیجه بگیرم که در برابر ماتم و مصیبت خون‌ریز و خون‌آشامی که در میهن ما خمینی نام دارد، نباید عزا گرفت و دچار یأس و انفعال شد. نباید جا زد و برید. نباید به فکر سازش و تسلیم افتاد...

مددی باید کرد تا سر مار را به سنگ مقاومت بکوبیم. دیو جنگ و اختناق چو بیرون رود فرشته صلح و آزادی درآید. رمز و راز تاریخ معاصر ما نیز همین است. مأموریت تاریخی خمینی به‌دلیل شکست قطعی ایدئولوژیکی‌اش، به‌دلیل افشای داخلی و بین‌المللیش و به‌دلیل ضربات کاری استراتژیکی که از مقاومت دریافت نمود و به یمن خون شهیدان و به یمن رنج و شکنج اسیران به نتیجه نرسید و حالا باید گور خود را گم کند. به راستی که این ”محنت عظیم“ آزمایش بزرگ همین نسلی بود که خمینی کمر به انهدامش بسته بود. “ انقلاب نوین ایران“ از همینجا ضرورت و حتمیت می‌یابد. اگر در ادامهٔ انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران نخواسته باشیم که ”شاهی“ که از در رفته از دروازهٔ ”شیخ“ فاتحانه باز گردد، و با حلول در کسوت شیخ قبای مذهب بپوشد و سلطنت دینی پیشه کند، می‌باید که با نفی بنیادین نظام ارتجاعی ”شیخ“ آن انقلاب را تا انقلابی نوین تعمیق کنیم و ارتقا بخشیم. حاصل این دو نفی (نفی شاه و شیخ) البته رهایی پایدار است.

با این تفاوت که آن انقلاب به‌خاطر کمبود خصیصهٔ آگاهی و سازمان‌یافتگی بسان اقیانوسی خودجوش و پرخروش بود که بی‌سامان در ”سطح“ گسترده بود. با ”گل“ آغاز کرد اما سریعاً به“ گلوله“ کشید.

اما این یکی انقلاب اگر چه راهی بس پرفراز و نشیب داشت (و دارد) و با ”گلوله“ آغاز کرد ولی آن‌چنان ”اعماق“ را در نوردیده که بی‌تردید به ”گل“ خواهد نشست و “گل“ خواهد داد. گل صلح و آزادی در بهاران مستمر رهایی و ترقی…

در مثل، این یکی انقلاب در قیاس با انقلاب ضدسلطنتی به خلقتی ”کبیر“ در برابر تحولی “صغیر“ می‌نماید …

اگر جز این است، پس یک چنین مقاومت تاریخی که رشیدترین فرزندان مجاهد و مبارز این میهن بر شانه‌های شرف خود حمل می‌کنند از چه روحیه و چشم‌اندازی نشأت می‌گیرد؟ این همه بوسه زدنها به تیرک اعدام و طناب دار برای چیست و رزمندگان رهایی چرا این همه شدائد و شکنجه‌ها و داغ و فراق را تحمل می‌کنند؟

نه یک، نه دو، نه سه … نه ده، نه صد، نه هزار، نه ده‌هزار، بلکه ۵۰ هزار و ۷۰ هزار...

اینان تک ستاره نیستند. یک آسمان و یک کهکشانند. فلک جدید و تابانی هستند که سرنوشت تازه‌ای را در مقابله با ظلمات خمینی برای خلق خود رقم می‌زنند.

 

×××××

 

تهدید «نه‌جنگ» بود

تهدید، کوتاه‌آمدن و نکوبیدن سر مار به سنگ است

مسعود رجوی-۱۹ فروردین ۱۳۹۸

در تمام آن سال‌ها [در دهه ۸۰ و ۹۰] رژیم در حالی‌که عملاً به اشغال عراق و هموار کردن راهش به سوریه مشغول بود، ایادی و پشتیبانان رژیم، آگاهانه و «به فرموده»، از خطر جنگ با رژیم ایران پرهیز می‌دادند. در حالی‌که تهدید آمریکا و جامعهٔ بین‌المللی در رابطه با رژیم آخوندها «نه‌جنگ» بود...

امروز هم بنا بر ۴دهه تجربه، تهدید، باز هم کوتاه‌آمدن و نکوبیدن سر مار به سنگ است. ایران بدون این، آزاد نمی‌شود.

حق مردم ایران برای مقاومت و سرنگونی باید به‌رسمیت شناخته شود.

 

×××××

 

برای آزادی ملت ایران، بیت‌العنکبوت باید منهدم گردد
سپاه جهل و جنایت باید درهم کوبیده، خلع‌سلاح و منحل شود
تهدید، نکوبیدن سر مار به سنگ است
مسعود رجوی -۳ تیر ۱۳۹۸

راستی که بیت‌خامنه‌ای بزرگ‌ترین مرکز جرم و جنایت و سرکوب در دنیای امروز است. قیمت را مردم ایران و فرزندان رشید این خلق ستمدیده، با گوشت و پوست و استخوان می‌دهند.

اهل مماشات و استمالت، پشتیبانان و مشاطه‌گران و مزدوران همین رژیم، در یک کُر هماهنگ از جنگ با آن پرهیز می‌دهند.

فقط معلوم نیست که در ۴۰ سال گذشته چه کسی جز مجاهدین و مقاومت ایران، قصد و حال و رمق جنگ با دشمن ملت ایران و سرنگونی آن در تهران را داشته است؟! آنها می‌توانند ۴۰ سال دیگر هم به دیالوگ سازنده و دیالوگ انتقادی با همین رژیم و کف زدن و غش و ریسه برای اصلاحات حاجی خاتمی و میانه‌روی شیخ حسن روحانی ادامه دهند. اما مردم ایران می‌گویند که دیگر ماجرا تمام است. دوران آماده‌باش برای سرنگونی این رژیم فرا رسیده است.

تهدید، نکوبیدن سر مار به سنگ است. سپاه جهل و جنایت باید درهم کوبیده، خلع‌سلاح و منحل شود. باید قیام کرد.

خوشا کانون‌های آتش‌افروز شورشی، طلایه‌داران ارتش آزادی

خوشا هموطنان و یاران شورشگر و اشرف‌نشان که در کشورهای مختلف جهان چون سیل خروشان جاری شده و صدای رسای مردم ایران و ارتش آزادی‌ستان را طنین افکنده‌اند.

 

×××××

 

باید «سر مار» ولایت و فاشیسم دینی در تهران را هدف قرار داد

مسعود رجوی-۱۵ مهر ۱۴۰۲

پیوسته گفته‌ایم و تکرار می‌کنیم هر کس که در خاورمیانه صلح می‌خواهد باید «سر مار» را که همانا فاشیسم دینی حاکم در تهران است هدف قرار دهد و در موضوع فلسطین نیز از رئیس محمود عباس ریاست دولت فلسطین و سازمان الفتح و خواست‌های برحق آنها در مورد مردم فلسطین حمایت کامل و جامع به‌عمل بیاورد.

چه کسی نمی‌داند که خط خمینی و خامنه‌ای از آغاز با دجالیت «روز قدس» و «قدس از طریق کربلا» خنجر و خیانت به آرمان فلسطین بوده است.

خامنه‌ای چهار روز پیش در ۱۱ مهر به کشورهای عربی هشدار داد که «نظر قطعی» رژیم ولایت فقیه این است که «دولتهایی که قمار عادیسازی» با اسراییل انجام می‌دهند ضرر خواهند کرد و افزود که «باخت منتظر اینهاست».

از این پیش‌تر در اول خرداد ۱۴۰۰ هم خامنه‌ای در آستانهٔ انتخابات رژیمش و روی کار آوردن رئیسی جلاد قتل‌عام به‌عنوان رئیس‌جمهور نظام، پرده‌ها را کنار زد و در سایت خود او فاش شد که بعد از قاسم سلیمانی، اسماعیل قاآنی سرکردهٔ نیروی تروریستی قدس را به مأموریت «لحظه به لحظه» در جنگ‌افروزی گماشته است.

یادآوری می‌کنم که در اول خرداد ۱۴۰۰ گفتیم: «خامنه‌ای بارها به صراحت گفته است اگر جنگ‌افروزی را در خارج از مرزهای ایران متوقف کند بایستی در کرمانشاه و همدان و اصفهان و تهران و خراسان با مردم بپا خاسته و جوانان شورشگر بجنگد. ولی‌فقیه ارتجاع اکنون با اطمینان از بی‌عملی اروپا و آمریکا و این‌که قیمت چندانی نخواهد پرداخت یابوی ولایت می‌تازد تا از قیام ملت ایران در امان بماند. اما آتش قیام با ارتش گرسنگان از زیر خاکسترهای کرونا شعله خواهد کشید».

انقلاب دموکراتیک و سرنگونی فاشیسم دینی در ایران لازمهٔ صلح در این منطقه از جهان است

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/2fd972d1-c83b-4d7b-8907-2324915f9402"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات