728 x 90

آموزش برای نسل جوان (شماره ۶) - مسعود رجوی ـ ۳۰ خرداد ۱۳۸۹

مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران
مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران

درباره ۷مناسبت ۳۰خرداد و ۸۱ شهید فاز سیاسی

شامل شهیدان جنگ با عراق و حکم ۲۸۶سال زندان

برای جمع مجاهدینی که به‌حکم خمینی در جبهه‌ها بازداشت شدند

مسعود رجوی ـ ۳۰خرداد ۱۳۸۹

 

 ۳۰خرداد خط سرخی بود که صف خمینی و ضد خمینی را برای همیشه از هم جدا کرد. صف ارتجاع را از انقلاب و تعریف جبهه خلق را به‌دست داد. حدفاصلی شد برای دموکراسی و دیکتاتوری، سرمشقی برای آنچه که باید کرد. متقابلاً همهٔ وارفتگان و وادادگان و کسانی که خمینی را ترجیح می‌دادند شما را تخطئه کردند و برای از بین بردن و نابودی و متلاشی شدن شما از چیزی کوتاهی نکردند.

- قبل از ۳۰خرداد سال۶۰ ما در مجموع ۸۱ شهید داشتیم که خمینی کشت یا اعدام کرد یا در جبهه های جنگ با عراق یا زیر بمباران به‌شهادت رسیدند.

- در آبان ۵۹ وقتی خمینی می‌خواهد برابر ریگان عقب بنشیند و برای این‌که زهر چشمی بگیرد، به دادستان ارتجاع در آبادان گفت که حکمی صادر کرد که مجاهدین باید ضمن ۲۴ساعت جبهه های جنگ و شهرهای جنوبی را خالی کنند. قبل از خشک شدن مرکب این حکم، تعقیب و دستگیری و شکنجه و پیگیرد مجاهدین شروع شد و در دور اول احکام ۲۸۶سال زندان برای مجاهدینی که جبهه دستگیر شده بودند و به دفاع مشروع از خاک وطن خود مشغول بودند صادر شد و تازه این چیزها همه قبل از ۳۰خرداد بود.

 

سی خرداد در بحبوحه گرما، گرم‌ترین ایام و روز روزهای مجاهدین هم هست، از هفت بابت، سرآغاز مقاومت سراسری، روز شهیدان و زندانیان سیاسی، سالگرد تاسیس ارتش آزادیبخش ملی، سالگرد فتح شهر مهران، که بعد کمتر از یک ماه دجال لعین را ناگزیر کرد زهر آتش‌بس بخورد. سالگرد شکست کودتای ۱۷ژوئن و پیروزی مریم و مقاومت ایران در بزرگترین ضربه و توطئه ارتجاعی و استعماری، سالگرد قیام و درهم شکستن یوغ و طلسم ولایت فقیه، که حالا در چنبرهٔ سلسلهٔ تحریمها در خود می‌پیچد و می‌پیچد. و باز هم با بیشتر و بیشترش روبه‌رو خواهد شد. آن هم در شـرایطی که نمایندگان منتخب مردم جهان از قاره های مختلف پیاپی از اشرف و از قیام به حمایت برمی‌خیزند.

و مهمتر از همه برای مجاهدین ۳۰خرداد سالروز انقلاب ایدئولوژیک درونی، انقلاب مریم که امروز از ۳۰خرداد سال۱۳۶۴ تابه‌حال مجاهدین را حفظ کرده تضمین کرده و به جلو پرتاب کرده. استمرار و تداوم مقاومت را حفظ کرده، به مقاومت استمرار و تداوم بخشیده، و نگذاشته است که مقاومت سازمان‌یافته مردم ایران را سر ببرند یا شقه بکنند یا متلاشی کنند و یا درش نفوذ کنند و به جای مقاومت جز اپورتونیسم و فرصت طلبی چیزی باقی نگذارند.

گفته بودیم که ۳۰خرداد خط سرخی بود که صف خمینی و ضد خمینی را برای همیشه از هم جدا کرد، صف ارتجاع را از انقلاب، تعریف جبهه خلق را به‌دست داد که همانا جبهه سرنگونی این رژیم است. روزی است که ما را محارب اعلام کرد. گفته بودیم که چنگ‌ در چنگ مهیب‌ترین نیروی ارتجاعی تاریخ ایران هستیم که از عمق اعصار جاهلیت و خُرافه سر برداشته. گفته بودیم که به حیات خفیف و خائنانه و به ذلت تن نمی‌دهیم ولو با سنگین‌ترین بها، با الهام از سیدالشهدا، عاشوراگونه وارد و خارج می‌شویم. اما خواست خدا و آگاهی حمایت خلقمان، به جای مسیر عاشوراگونه‌ای که ما در آن قدم گذاشتیم، مسیر دیگری را رقم زد که شتابان رو به پیروزی به پیش می‌رود. گفته بودیم که ۳۰‌خرداد با همه درخشش و با همه سرخ‌فامیش، حدفاصلی شد برای دموکراسی و دیکتاتوری، سرمشقی برای آنچه که باید کرد. متقابلاً همهٔ وارفتگان و وادادگان و کسانی که خمینی را ترجیح می‌دادند، شما را تخطئه کردند و برای از بین بردن و نابودی و متلاشی شدن شما از چیزی کوتاهی نکردند پس از اینطرف مجاهد خلق و خلقش حق دارد که از ۳۰خرداد الگویی برای آنچه که باید کرد ارائهٔ بدهد و در طرف مقابل آنها هم نمونه ای از آنچه که هرگز نباید کرد ارائه بکنند.

تاریخ ایران قضاوت خودش را خواهد کرد البته این رویارویی خاص ما نیست، در تمام تاریخ چنین بوده و باز هم‌چنین خواهد بود. یک سال قبل از انقلاب مشروطه در ایران در سال۱۲۸۴خودمان ۱۹۰۵میلادی کارگران و دانشجویان و مردم در روسیه تزاری آن زمان هم دست به قیام زدند. قیامی که البته به‌سرعت به پیروزی نرسید و با سرکوب شدید تزار و دربارش… در آن روزگار هم، بعداً انقلابیونش نوشتند که برای کارگران و نیروهای انقلابی آن سال و آن قیام، سال۱۹۰۵ سرمشقی شد از آنچه باید کرد در حالیکه (بقول خودشان) برای روشنفکران و خرده بورژواها، خرده بورژواهایی که با آن قیام مخالف بودند، آن سال، سال دیوانگی لقب گرفت و الگویی شد برای آنچه که نباید کرد.

در روزگار ما هم عقل‌های تاجرپیشه، واضح است که کار شما و ایستادگی شما همین امروز را هم در اشرف (به محترمانه‌ترین صورتش البته) دیوانگی می‌دانند. این مبارزه را بی‌حاصل، بیهوده، بی‌نتیجه، بی‌آینده و بدون هر گونه چشم‌اندازی برای پیروزی می‌دانند که هیچ چیز جدیدی نیست. از قدیم چنین بوده است. اما مجاهدین با رود خروشان خون شهیدانشان و حماسه ای که از ۳۰خرداد سال۶۰ تا امروز درس‌های دیگری ارائه کردند.

«عقل گوید شش جهت حد است و بیرون راه نیست (عقل تاجرپیشه)

عقل گوید شش جهت حد است و بیرون راه نیست

عشق گوید راه هست و رفته‌ام من بارها

عقل بازاری بدید و تاجری آغاز کرد

عشق دیده آن سوی بازار او، بازارها

ای بسا منصور پنهان زاعتماد جان عشق

ترک منبرها به‌گفته بر شده بر دارها

البته که اگر کسی دیوانه و در حقیقت شیفته و جانباخته خلق و میهنش نیست، جایش در مجاهدین نبوده و نیست. همین هفته پیش بود که دیدیم رئیس زیر کمیته ضدتروریسم در کنگره آمریکا گفت (مضمونش را می‌گویم) برایم سخت است که بفهمم [ابعاد جانبازی‌های مجاهدین را] . البته این را خوب می‌فهمم که هیچ نیرو و جریان و سازمانی وجود ندارد که رژیم ایران بیشتر از مجاهدین از آن بترسد و ملاها، ملاهای حاکم بر ایران بیشتر از آن بدشان بیاید و این البته شاید بهترین تعریفی باشد که از این سازمان بشود کرد. بعد مثال زده که مانند دورانی است که با آپارتاید (تبعیض نژادی) در آفریقای جنوبی با چنین وضعیتی روبه‌رو بودیم که کنگره ملی آفریقا را و شخص نلسون ماندلا را هم نامگذاری [تروریستی] کرده بودند. بله آنجا در آفریقای جنوبی تبعیض نژادی بود. ما در ایران در دوران آپارتاید مذهبی به سر می‌بریم آپارتاید دینی. البته دین خمینی و خامنه‌ای! که جز کیش جهل و جنون و جنایت هیچ چیز نیست. بعد همین رئیس کمیته ضدتروریست گفته بود که آن موقع نلسون ماندلا، همین که ما شروع کردیم به تحریم آفریقای جنوبی از ما به‌خاطر آن تحریمها تشکر هم کرد.

×××××

بر می‌گردم به خودمان و خلق و میهن خودمان، به بزرگترین حماسه مستمر تاریخ ایران در برابر مهیب‌ترین نیروی ارتجاعی این تاریخ. فقط با حملهٔ مغول قابل مقایسه است. منتهی آن چند سده طول کشید، بگذارید ببینیم که این بار حکومت خمینی و بقایای آن چقدر به طول می‌انجامد؟ بله ایلغار خمینی فقط با حملهٔ مغول قابل مقایسه است. ایلغاری به تاریخ و تمدن ایران. شبیخونی به اسلام و قرآن و تاریخ اسلام مردم‌گرا. خوب در طول این سالیان شما مسیری را که بسیاری تازه شروع کردند، یا در سالهای اخیر شروع کردند از انتقاد و افشای باند غالب تا مسیر اعتراض و تظاهرات مسالمت‌آمیز و شرکت در انتخابات رژیم، این مسیر را از۳۰ سال پیش طی کردید. بی‌خود نیست که دم به ساعت رژیم این را به انحاء مختلف یادآوری می‌کند. از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری در سال۵۸ تا انتخابات مجلس شورای ملی که خمینی اسمش را به مجلس شورای اسلامی تغییر داد و تمام مبارزات مرحله سیاسی و فاز سیاسی که خودتان نام‌گذاری کردید. قبل از ۳۰خرداد، ۳۰خرداد سال۶۰ ما در مجموع ۸۱ شهید داشتیم که خمینی کشت یا اعدام کرد یا… در جبهه های جنگ با عراق یا زیر بمباران به‌شهادت رسیدند یا وقتی نیروهای عراقی توی خاک ما بودند مجاهدین می‌جنگیدند در صفوف مستقل خودشون، از جلو عراقیها و از پشت عوامل خمینی بودند که به ما شلیک می‌کردند.

آبان ۵۹ وقتی خمینی می‌خواست در برابر ریگان عقب بنشیند، برای این‌که از مجاهدین زهر چشمی بگیرد به دادستان ارتجاع در آبادان گفت که حکمی صادر کرد که مجاهدین باید ضمن ۲۴ساعت جبهه های جنگ و شهرهای جنوبی را خالی کنند. در سلسله آموزشها [سال ۱۳۸۸] یادآوری کردم قبل از خشک شدن مرکب این حکم، تعقیب و دستگیری و شکنجه و پیگیرد مجاهدین شروع شد و بعد هم دیدیم که در دور اول احکام ۲۸۶سال زندان برای مجاهدینی که جبهه دستگیر شده بودند و به دفاع مشروع از خاک وطن خودشون مشغول بودند، صادر شد و تازه این چیزها همه قبل از ۳۰خرداد بود. بعد از ۳۰خرداد که واضح است چه کرد. راه پرخون و دراز و طولانی طی کردیم. ایستادگی و مقاومت در هر حال فخر و شرف مجاهدین بود که چقدر در این سال‌ها خمینی به‌قول خودش چه‌ها و چه‌ها و کذا و کذا علم کرد.

راستی که هر چه خمینی و بقایای آن گفتند اما جز بر شرف و افتخار مجاهدین نیفزود. منافق، التقاطی، تروریست، سکتاریست، فاسد، بعد معلوم نشد که در این ۷سال که دولت سابق عراق هم نیست چه کسی جز خلق، مجاهدین را تامین کرد؟ این دیگر بینه ای است که هیچ چشمی نیست که آن را نبیند و انکار و حاشا کند.

خوشا مجاهدین و خلق قهرمان که در این ۷سال با ایستادگی و مقاومت خودشان تمام یاوه‌گویی‌ها، تمام دروغ پردازی ها، تمام ادعاها، تمامی برچسب‌ها را خنثی کردند و به رژیم برگرداندند. یک جا خواندم که نوشته بود مجاهدین چند صد تا از زنان را عقیم کردند. یعنی هیچ لجن پراکنی نیست که رژیم تا به‌حال نکرده باشد. از روز اول، از روزی که خمینی به دفاتر و ستاد ما در قم حمله کرد تا همین امروز که در برابر [سیرک] اشرف فریاد می‌زدند: خمینی، خمینی. آری آری خمینی...

بنگرید دنیای آلودهٔ جنسیت آخوندی و نرینه وحشی را که چیزی کم نمی‌گذارد. بی‌خود که نمی‌گویند حکومت اراذل و اوباش و ریاست لمپن پاسدار هزارتیر ولی البته از حق نگذریم، ما از بنیاد این رژیم را عقیم و بی آینده و ابتر کردیم (ابراز احساسات جمعیت). منتظر بقیه‌اش هم باش... هر چه می‌گویی بیشتر بگو... بیا و بیا... و بیشتر بگو.

برای ما مهم این است که رژیم ولایت فقیه با به تاراج دادن دارایی‌ها و منابع و اموال ملت ایران، امکانات ۱۲کشور را هم در ۷سال اخیر علیه مجاهدین به‌کار گرفت. بعد بمباران قرارگاههای مجاهدین، بعد خلع‌سلاح با انواع و اقسام محدودیت‌ها... حالا رژیم هر چه می‌خواهد بگوید. امکانات ۱۲کشور را هم به‌کار گرفت که این هم در تاریخ ایران بی‌سابقه است اما نتوانست که این مقاومت و این مجاهدین و این اشرف را درهم بشکند. به عکس شما بودید و خلق شما که رژیم را درشقه‌های متعدد از اولین انتخابات ریاست جمهوریش تا وقتی که موضوع جانشینی خمینی مطرح بود تا دود و دم اصلاحات و تا آخرین انتخابات ریاست جمهوریش، شقه کردید و درهم شکستید و به جایی کشاندید که امروز خواه و ناخواه موضوع تغییر رژیم مطرح است و نه اصلاح کردنش یا کنار آمدن با آن.

باز هم تکرار می‌کنم خطاب به ولی فقیه ارتجاع و باند آخوندهای حاکم، هر چه می‌خواهید لجن پراکنی کنید، از هیچ چیز هم کم نگذارید، ببینیم که عاقبت کار ما و خلق ما با شما چه می‌شود. در زمان ستارخان سفیر روس و انگلیس از دولت وقت برای خلع‌سلاح کردن مجاهدین حمایت کردند، حمایت سیاسی. اما در روزگار شیخ، بمباران و خلع سلاح. ۷سال است که مجاهدان اشرف در بازداشت خانگی هستند با همه خطرات. از آن طرف خمینی است و رژیمش که تحت نام مجازی اسلام با جهل و جنون و جنایتش شگفت‌انگیز است و از این طرف پایداری پرشکوه مجاهدین.

هم‌چنان که قبلاً هم گفته‌ایم، آنچه که در حمایت از این رژیم، آنچه که در امداد رسانی به این رژیم در این ۲۹سال بر سر مقاومت ایران و مردم ایران بالاخص بر سر مجاهدین و اشرفیان آوردند، در تاریخ ایران بی‌سابقه است. یعنی از چیزی کوتاهی نشده است. اما مجاهدین همه اینها را به یمن انقلاب مریم پیروزمندانه تا امروز پشت سر گذاشته‌اند.

یریدون لیطفئوا نور الله بافواهم: می‌خواهند و می‌خواسته‌اند که نور خدا را با دهانهای خودشان، با لجن پراکنی خودشان خاموش کنند و فرو بنشانند. اما خدا برعکس آنها می‌خواهد این نور را به فرجام و کمال و پایان خودش برساند. انشاالله که شایسته باشیم.

×××××

ما این را از یاد نخواهیم برد که از زمان قاجاریه به بعد هیچ دولت دست‌نشانده‌ای به اندازه خمینی و رژیمش مورد استمالت و مماشات و امداد رسانی کشورهای خارجی نبوده است. بله بله، این را می‌دانیم که نیروهای ارتجاعی و استعماری همیشه علیه مردم ایران و مقاومت ایران از زمان ستارخان تا میرزای جنگل تا مصدق تا مجاهدین... . هم خط بوده‌اند. این چیز جدیدی نیست. آن چیزی که جدید است ۲۹سال مقاومت، برای نخستین بار، با نسل صد هزاران و بیشماران.

خمینی بود که می‌گفت، جنگ اگر ۲۰سال هم طول بکشد ما ایستاده‌ایم. بعد از (زهر آتش بس) یک سال نشد که دق کرد و مرد. احمد خمینی پسرش بود که گفت خمینی مرتب مشتش را بر روی پایش می‌زد و آخ می‌گفت. بعد از زهر آتش‌بس تا چند روز خمینی نمی‌توانست اصلاً بدرستی راه برود.

می‌خواهم نظری بکنیم به این‌که بعد از ۲۹سال شما و مقاومت‌تان و خلق‌تان در چه نقطه‌ای هستید و رژیم در چه نقطه‌ای است؟ پرونده‌سازیها علیه شما به کجا رسیده است و پرونده جرم و جنایتهای واقعی این رژیم در چه نقطه‌ای است؟

×××××

و در پایان بگذارید اشاره ای کنم به رمز پایداری کانون استراتژیکی نبرد به‌مناسبت ۳۰خرداد سالروز انقلاب مریم.

انااعطیناک الکوثر فصل لربک وانحر ان شانئک هو الابتر.

رمز و راز این پایداری پرشکوه البته که در انقلاب مریم است ، نه از الآن بلکه از سال۶۴...

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/66dc4b33-e91e-44f2-98a6-52cbc0737461"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات